پایان نامه ، تحقیق و مقاله | دیجی لود

ادامه مطلب

تحلیل کامل ترس كودكان و شیوه های جلوگیری
zip
ژوئن 10, 2017

تحلیل کامل ترس كودكان و شیوه های جلوگیری


با سلام خدمت همه دیجی لودیای عزیز امروز مقاله ای بسیار مفید برای شما عزیزان آماده نموده ایم که تحلیل کامل ترس كودكان و شیوه های جلوگیری موضوع آن است.

همه كودكان در چند مقطع سني در زندگيشان دچار ترس و وحشت مي شوند و اين معمولاً يك بخش طبيعي از رشد آنها محسوب مي گردد. اين ترس ها در صورتي غير طبيعي هستند كه به صورت دائمي و به مدت طولاني در كودك باقي بمانند يا ذهن كودك را به طور كامل اشغال كنند، كه اين ترس در تمام فعاليت هاي عادي آنها مداخله داشته و تأثير مي گذارد و اگر كودك نتواند از آن رهايي يابد مبتلا به بيماري تشويش كه همان ترس بي مورد و بي اساس است مي گردد.

 

تحلیل کامل ترس كودكان و شیوه های جلوگیری:

هرگز احساسات و ترس در كودك را بي ارزش نشماريد و هيچ موقع به خاطر ترسيدنش او را تحقير نكنيد و بدانيد كه بي توجهي به چيزهايي كه او را مي ترساند كمكي به حل مشكل نمي كند.

آيا ترس بي اساس به سن و سطح رشدي كودك بستگي دارد؟!

براي مثال در يك كودك ۲ ساله ترس از نشستن روي لگن دستشويي، طبيعي است ولي در يك كودك ۸ ساله همان ترس كاملاً غيرعادي و بي اساس است.

كودكان نوپا معمولاً از تنهايي (جدا شدن از پدر يا مادر)، اصوات آزار دهنده، زمين خوردن، حيوانات و حشرات، استفاده از لگن توالت، حمام كردن و تاريكي هنگام خواب مي ترسند.

ترس در ميان كودكان پيش دبستاني شامل ترس از حيوانات و حشرات، غول ها و ارواح، گم شدن، طلاق، از دست دادن پدر يا مادر، و تاريكي هنگام خواب مي باشد. كودكاني كه تازه به مدرسه مي روند از چيزهايي مانند تنهايي، بعضي صداها، زمين خوردن، ورود به مكان جديد (به خصوص ورود به مدرسه) و تاريكي هنگام خواب [در بچه هاي كوچك تر] و وازدگي هاي اجتماعي، جنگ، فضاهاي جديد و ترس از دزد [در بچه هاي بزرگ تر] مي ترسند. نوجوانان (كه به سن بلوغ رسيده اند) معمولاً از دزد، موقعيت هاي جديد (مثل رفتن به دانشگاه و…) جنگ، طلاق و روابط غيرمعمول واهمه دارند و مي ترسند.

اين قبيل ترس ها در كودكان در تمام گروه هاي سني، در بعضي از دوران هاي زندگيشان ممكن است افزايش يابد: تولد يك فرزند جديد در خانواده، نقل مكان از خانه اي به خانه ديگر، طلاق و غيره. حتي بعضي اوقات بعد از وقوع يك اتفاق تحريك كننده، ترس در كودكان تقويت مي گردد مثلاً افتادن در آب، سوختن بر اثر تماس با يك شيء داغ يا فرار كردن از يك سگ. بعضي كودكان نسبت به كودكان ديگر بيشتر مي ترسند و اين بستگي به روحيات و خلق و خوي آنها دارد. والديني كه هميشه نگران هستند و در تشويش به سر مي برند يا زود در مقابل هرچيز عكس العمل نشان مي دهند، فرزندانشان اغلب داراي همان روحيات هستند و هميشه در ترس و واهمه قرار دارند.

 

 

چگونگي برخورد با ترس در كودكان

– هرگز احساسات و ترس در كودك را بي ارزش نشماريد و هيچ گاه به خاطر ترسيدنش او را تحقير نكنيد و بدانيد كه بي توجهي به چيزهايي كه او را مي ترساند كمكي به حل مشكل نمي كند زیرا اخلاق در کودکان بسیار مهم است.

– از او بخواهيد علت ترسش را بگويد و درباره آن با او صحبت كنيد، اين راه در صورتي كه ترس كودك ناشي از وقوع يك اتفاق تحريك كننده باشد، بسيار مفيد است.

– بيش از حد لزوم از او مواظبت نكنيد و اجازه بدهيد او خودش از چيزهايي كه مي ترسد دوري كند و كودك را هيچ وقت به انجام دادن كارهايي كه از آن واهمه دارد وادار نكنيد.

– بيش از حد عكس العمل نشان ندهيد زيرا توجه زياد شما باعث تقويت ترس در كودك مي شود.

– به كودك دلداري دهيد تا ياد بگيرد بر ترسش مسلط گردد. براي مثال اگر او از رفتن به يك مدرسه جديد مي ترسد، بايد با او همدردي كنيد و برايش توضيح دهيد. به عنوان مثال بگوييد «من مي دانم كه از رفتن به اين مدرسه هراس داري و شايد از اين كه دوستان جديدي پيدا مي كني نگران هستي؛ ولي من فكر مي كنم در آن لحظه احساس خيلي بهتري خواهي داشت.»

با او در مورد چيزهايي كه او را مي ترساند گفت وگو كنيد. به او يادآوري كنيد كه قبلاً هم دوستان جديد زيادي پيدا كرده بود و او را تشويق كنيد كه به مدرسه برود. راه حل مفيد ديگر اين است كه شما برايش نقش بازي كنيد كه چه طور با مردم روبه رو شود و خودش را معرفي كند.

– يادش بياوريد كه قبلاً هم در يك زماني از چيزي مي ترسيده و بعد از مدتي ترسش ريخته و ديگر از آن نمي ترسد.

– به او قوت قلب بدهيد و به او كمك كنيد تا با ترس روبه رو شود. در ضمن در يك دوره طولاني، صلاح نيست دائم به او ياد بدهيد كه از هر چيزي كه مي ترسد دوري كند.

سرانجام اگر ترس تبديل به يك بيماري شود و به هيچ طريقي نتوان ترس را از بين برد مخصوصاً اگر در رشد و فعاليت هاي روزمره كودك تأثير بگذارد، مي بايست جهت درمان به يك روان پزشك كودك مراجعه كنيد.

كودك و ترس ، ترس از شب

 ترس از شب

ممكن است كودك شما مثل بسياري  از بچه هاي ديگر شب ها احساس ترس و اضطراب  كند ؛ اين ترس به سن او و مرحله رشد احساسي و جسمي او بستگي دارد و همين طور هم كه بزرگتر مي شود با انواع مختلفي از تنشها  مواجه مي گردد. او بايد ياد بگيرد وقتي كه او را با پرستار و يا در مهدكودك و يا مكان بازي تنها مي گذاريد  صبور باشد و بپذيرد كه شب ها جدا از شما بخوابد .

همچنين بايد بياموزد كه رفتار خود و همين طور ادرار و مدفوع و احساسات خشم و حسادت و تهاجم را كنترل كند. كودك درباره موضوعاتي از قبيل مرگ ، خدا ، بهشت و جهنم تفكر مي كند و دچار ترس و نگراني مي شود. به زودي در مي يابد كه والدين براي او آرزوهايي دارند و مي ترسد كه از عهده آنها بر نيايد .

 كودك نگران

كودك در هر مرحله از رشد كه باشد ، حوادث خاصي ممكن است در او ايجاد نگراني بكند ، به عنوان مثال وقتي او بازي هاي گروهي و يا رفتن به مهدكودك را آغاز كند براي مدتي ممكن است جدايي از والدين او را نگران كند. ممكن است براي ترك ما در طول روز و شب و يا  براي رفتن به رختخواب به طور جداگانه از خود تمايلي نشان ندهد و اگر شما بيمار شويد احساس تقصير كند و فكر كند كه  كلمات پرخاشگرانه ي او اين بيماري را در شما ايجاد كرده است.

زماني كه مي خواهيم به كودك دستشويي رفتن را ياد بدهيم دوره ديگري از نگراني را در او مشاهده مي كنيم . او دائماً مي ترسد كه مبادا نتواند خود را كنترل كند .

حتي گاهي اوقات هول شده و شلوارش را خيس مي كند و چون دوست دارد كه شما را هم خوشحال كند مي ترسد كه شاهد ناراحتي و نارضايتي شما باشد . در بسياري از بچه هاي نوپا اين هيجانات در شب اوج مي گيرد و رفتن به سوي رختخواب به معناي كنترل هيجانات است .

ديدن فيلم يا برنامه وحشتناك  براي بچه هاي بزرگتر زنگ خطر است . كودك ۵-۶ ساله ممكن است از ديدن صحنه بچه دزدي و يا پرخاشگري كودك در مقابل والدين به شدت آشفته شود . چنين صحنه هايي براي كودك كاملاً واقعي به نظر مي آيد . همه ي كودكان تخيلات پرخاشگرانه دارند و تا حدودي نسبت به آن احساس گناه مي كنند . مواردي از قبيل بيماري ، اختلافات  خانوادگي ، جدائي ، طلاق ،‌ اعتياد و مرگ و مير باعث ايجاد تشويش ، نگراني ، احساس گناه و ترس در هر سني  از زندگي كودك مي شوند . در شب كودك از كنترل دنياي پيرامونش مأيوس مي شود ، زيرا نمي تواند به طور مداوم محيط اطراف و تخيلات ناشي از احساسات خود را كنترل كند و همين وضعيت باعث بروز ترس در او مي شود  .

جوانان هم به خاطر اين كه تغييرات احساسي و جسمي سريع و دوران  بلوغ را پشت سر گذاشته و از كودكي به بزرگسالي مي رسند، نگراني هاي اساسي را متحمل مي شوند . آنها به آينده ، امتحانات ،‌ شغل ، پول  مي انديشند و با فشارها و تمايلات  شخصي زيادي مواجه و گاهي ناگزير مي شوند با معيارهاي خانوادگي در برخوردهاي اخلاقي مخالفت كنند و ممكن است  نظامهاي ارزشي جديد را پايه گذاري كرده و ارزش هاي قديمي را كنار بگذارند و تصور كنند كه والدين آنها ديگر تكيه گاه مناسبي نيستند ، و يا به طور كل حمايت والدين خود را  رد كنند .

در طول روز راحت تر مي توان نگراني را تحت كنترل درآورد ؛ اكثر  بچه ها در طول روز سرگرم  هستند و فرصتي ندارند تا به مشكلاتشان فكر كنند . اما در تاريكي شب كه به رختخواب مي روند و چراغ را خاموش مي كنند كاري جز فكر كردن ندارند و در تخيلات خود فرو مي روند و همين كه خواب آلوده مي شوند توانايي خود را براي برخي افكار از دست مي دهند و كنترل چنداني روي احساسات ، تمايلات شديد و ترس هاي خود ندارند و در اين موقع احساسات و يا حتي اعمالشان خيلي بچگانه مي شود. در اين وضعيت نامناسب ، كودك چهار پنج ساله همان اطميناني را نياز دارد كه  احتمالاً كودكان ۲-۳  ساله در طول روز به آن نيازمند هستند . كودك ۴-۵ ساله اي كه در روز بدون هيچ گونه مشكلي شما را رها كرده و به مهد كودك مي رود ، ممكن است در شب براي رفتن به رختخواب مشكلات  بسياري را به وجود آورد . سرزنش كردن و اظهار  اين مطلب كه او مثل بچه هاي كوچك رفتار مي كند هيچ فايده اي ندارد . بهتر است بفهميد كه چرا او احساس ناامني مي كند . حتي كودكي كه  در طول روز به خوبي از خود مراقبت مي كند و از اعتماد به نفس خوبي برخوردار است ممكن است در شب وقتي سيل افكار به او هجوم مي آورد اين اطمينان را ازدست  بدهد . در  چنين  موقعيتي او به شما نياز دارد تا بيشتر مراقبش باشيد .

بسياري از خانواده ها مشاجرات زمان خواب را تجربه كرده اند . بچه ها براي فرار از خواب درخواست هاي متفاوتي از قبيل شنيدن داستان ، تماشاي تلويزيون و بازي دارند . برخي كودكان به هنگام خواب با برادران و خواهران خود نزاع مي كنند ؛ گاهي اوقات در رختخواب آرام و قرار ندارند و براي فرار از افكار نگران كننده مرتب تكان
مي خورند.

اگر كودك شما به دليل ترس و نگراني براي خوابيدن با مشكل مواجه است  ، در طول  روز با او بيشتر صحبت كنيد وبه او اطمينان بدهيد كه او را حمايت مي كنيد . با اين حال لزومي ندارد تغييرات اساسي در برنامه خواب به وجود آوريد ؛ براي دقايقي او را ماساژ دهيد و يا مدتي  بيشتر از ساير اوقات پيش او بنشينيد  ، اما برنامه و روال روزمره او را تا جايي كه امكان دارد ثابت نگه داريد .

كودك ، ترس از هيولا و تاريكي

بچه اي كه از هيولا مي ترسد

ممكن است كودكي به دليل افكار و نگراني هايي كه از ديد شما واقعي  به نظر نمي رسند  با مشكلات  خواب مواجه باشد. او ممكن است تصور كند  كه يك هيولا در زير زمين و يا جن در رختخواب و يا در جايي بيرون از پنجره  است .  اگر چه او اين جور مواقع به شدت مي ترسد اما معمولاً ترسش را بروز نمي دهد . به او دلگرمي  بدهيد و بگوييد كه مراقبش هستيد و او كاملاً در امان است . برايش يك قصه بگوييد و آهسته صحبت كنيد . اگر در دراز مدت ببيند كه شما به هنگام اين وحشت ها مراقبش هستيد اطمينان خاطر بيشتري به دست مي آورد .

بد نيست برايش توضيح دهيد كه اين چيزهايي كه باعث وحشت او شده اند سايه اشياء هستد نه هيولا . به كودكتان بگوييد كه هيولا وجود خارجي ندارد. اما احساس نگراني و ترس و اضطراب هاي او واقعيت دارند.  او نمي تواند درك كند كه اين احساسات خودش هستند كه او را  چنين مضطرب و پريشان  مي سازد. او بايد با استفاده از تخيلاتش بر اين احساسات غلبه كند و بايد به اطمينان خاطر برسد .

به اين ترتيب ديگر نياز به حمايت در مقابل ترس از هيولا نخواهد داشت . او به يك درك بهتري از احساسات و تمايلات خود نياز دارد . همچنين بايد دريابد  كه اگر شلوارش را خيس كند و يا اگر نسبت به خواهر يا برادرش  بداخلاقي كند و يا عصباني شود هيچ حادثه ناگواري  رخ نخواهد داد و يا در اين گونه مواقع او بايد اطمينان داشته باشد كه شما اوضاع را تحت كنترل داريد و مراقبش هستيد .

 كودكي كه از تاريكي مي ترسد

اكثر كودكان دوست ندارند در تاريكي كامل و يا در اتاقي كه درش بسته است بخوابند . هيچ فايده اي  هم ندارد كه ما به كودكمان بياموزيم كه در تاريكي كامل  بخوابد . بهتر است كه به هنگام خواب ، اتاق خواب او را با چراغ كم نور روشن نگه داريم ؛ بدين ترتيب هرگاه كودك بعد از خوابي كه مي بيند بيدار شود مي تواند موقعيت خود را در اتاق بيابد و رويا و واقعيت را از هم تشخيص دهد . همچنين  اگر در ، باز باشد او كمتر احساس جدايي و تنهايي مي كند .

 خواب بد

همه ي بچه ها گاهي دچار كابوس مي شوند اما اين كابوسها نمي تواند موجب بروز اختلالات دائمي خواب  شود. آنچه  را كه بيشتر خانواده ها به عنوان كابوس هاي مكرر تلقي مي كنند به معناي واقعي ، خواب ترسي و نيمه بيداري هاي مقطعي مشابه است . وقتي كودك از خوابي وحشتناك سراسيمه بيدار مي شود نبايد او را مجبور كرد كه به تنهايي  بخوابد و بحث در مورد  خواب ترسناك كودك چه همان موقع و چه صبح براي اصلاح وضع مفيد خواهد بود. اين كار به كودك كمك مي كند تا موقعيت خود را بازيابد و بفهمد كه هيچ خطري او را تهديد نمي كند . اگر كودك دچار كابوس هاي مكرر مي شود بايد به شيوه هاي مختلف با او صحبت  كنيد .

وقتي كودك از ترس شكايت دارد سعي كنيد تا ماهيت آنچه كه سبب ترس او مي شود برايش شرح دهيد. اكثر بچه ها اظهار مي كنند كه خيلي ترسيده اند در حالي كه اصلا هم نترسيده اند ، اما چنين مي گويند تا شما را به نزد خود بكشانند .

اگر كودك اظهار مي كند كه ترسيده اما علائم  ترس و وحشت در او مشاهده نمي شود ( بيشتر  والدين  قدرت تشخيص چنين امري را دارند )  بايد در تصميم خود با ثبات باشيد وهمچنان برنامه و عادت خواب را رعايت نماييد و او را به جايش برگردانيد .

البته مواردي  نيز وجود دارد كه كودك واقعاً به هنگام شب به طور نامعقول وحشتزده و مضطرب مي شود ؛ در چنين موقعي تأكيد شما بر برنامه تعيين شده نه تنها كاري از پيش نمي برد بلكه وضع را بدتر مي كند .

اگر او را در اتاقش تنها رها كنيد و در را به روي او ببنديد آرام و قرار نخواهد گرفت بلكه ممكن است دچار حمله ي هيستريك ( هيجان و تشنج ) شود . او نياز به توجه و همدردي دارد . در چنين موقعيتي ترس شبانه تنها مشكل نيست بلكه خود نشانه خود آشفتگي احساسي است كه بايد درمان شود. در هفته هاي اول درمان ، در اغلب موارد بدون مراجعه به روان پزشك  اين مشكلات برطرف مي شوند . اگر ترس در كودك به تازگي عارض شده حتي اگر اين ترس واقعي هم باشد ، ظرف چند هفته از بين مي رود . البته بايد علت ترس و اضطراب او را در طول روز ريشه يابي كنيد . به او كمك كنيد تا به اين ترس غلبه كند .

او مي ترسد كه به هنگام شب در اتاقش تنها بماند . بهتر است در طول روز ساعاتي را در اتاق به مطالعه و بازي و يا صحبت كردن با او سپري كنيد .

به مرور مي توانيد او را تشويق كنيد تا ساعات بيشتري را ابتدا  در روز و سپس عصر، بدون شما و در اتاق  خودش بگذراند .

هنگامي كه ترس او كاهش يافت بايد براي برقراري مجدد برنامه روزمره ي خواب او و جلوگيري از جايگزيني برنامه موقت به جاي برنامه دائمي از خود ثبات نشان بدهيد .

با اين حال اگر كودك همچنان با مشكل ترس مواجه است و طي ماه هيچ گونه علامتي از بهبود در وي مشاهده نشد و همچنين اگر ترس هاي شبانه او با وحشت  واقعي  همراه بود و متوجه شديد كه نمي توانيد برنامه خواب او را از سر بگيريد مي بايست با يك روان پزشك مشورت كنيد .

بچه ها از چه چيزهايي مي ترسند؟!

فرض كنيد بچه يك ساله ي شما دور زمين بازي با خوشحالي مي چرخد كه ناگهان با چشمي اشكبار رو به سوي شما مي آورد. گويا سگي به او نزديك شده و وي را ترسانده است. دوره رفتار ترسناك در ميان كودكان اين روزگار عموميت دارد. دليلش چيست؟ با وجودي كه كودكان نوپا خود راه رفتن، حرف زدن و رسيدن به خواسته ها را فرا مي گيرند، ولي پيوسته به آنان گوشزد مي شود كه چقدر كوچك و آسيب پذيرند.

يك دكتر روان شناس كودك مي گويد: ” شاخص هاي فراوان دومين سال، حس شور و شوق و قدرت را به كودكان مي بخشد، اما رها ساختن كودك يا تنها ماندن او هشدار واقعي است. كودك با خود مي گويد: اگر بيفتم، دردم مي گيرد يا چنانچه مامان تركم كند، شايد در امان نمانم.”

وي مي افزايد:” اما تمامي اين اخبار ناخوشايند نيستند. مثلاً ترس از غريبه ها ، جانوران، صداهاي بلند يا محيط هاي جديد، جنبه پيشگيرانه دارد. نگراني كودك، او را از خطر كردن غير ضروري باز مي دارد.” بايد به خاطر داشت كه اين دلهره هاي معمولي، نشانه ي آنند كه وي از لحاظ رشد شناختي، گامي به جلو نهاده و تفاوت بين موارد مشخص و جديد را تشخيص مي دهد.

شناخت من و شما

در چنين سني است كه ” حس خود بودن” يا درك اين مورد كه او آدمي متمايز و بي نياز از ديگران است در وي هويدا مي گردد. اگر فرزند يك ساله شما با ديدن چهره اي ناشناس مي گريد و زماني كه از اتاق بيرون مي آييد، اشك در چشمانش حلقه مي زند، نشانه دلبستگي بيش از حدش به شماست. به گفته روان پزشكان كودك:” دلهره جدايي” بزرگترين ترس نوپايان است كه بيشتر اوقات، شالوده ساير نگراني هاي مربوط به افراد و جاهاي جديد را تشكيل مي دهد.

اين گونه دل نگراني در دو سال اول زندگي كودك، گذراست و در مورد برخي كودكان حتي بيشترهم طول مي كشد. هرچند تا ۱۸ ماهگي اكثر بچه هاي نوپا بر ترس هاي ناشي ازجدايي، بهتر چيره مي گردند. علاوه براين، ممكن است فرزندتان دريابد ولو اين كه گهگاه از او دور مي شويد – مثلاً موقعي كه به مهد كودك تحويلش مي دهيد – بي شك براي بردنش برمي گرديد.

اگر مايليد به كودكتان ياري  كنيد كه از اين وضع رهايي يابد، دلسوزي نشان دهيد. با اين كه براي كودك، جدايي از شما دردآور است، ولي اميدواري و خوش بيني دراين حالت اهميت دارد. بهتر است به او بگوييد: مي دانم كه با همبازي ات به تو خوش مي گذرد و مجدداً به او قوت قلب بدهيد كه به زودي برمي گرديد.

هراس هاي شبانگاهي

بيم از جدايي نيز خواب كودك را برهم مي زند. بيشتر بچه ها، شب ها وحشت مي كنند. امكان دارد كودكتان از خوابيدن به اين خاطر سرباز زند كه نخواهد از بيداري  و تمام چيزهايي كه به وي اطمينان خاطر مي بخشد، همچون اسباب بازي ها، حيوانات دست آموز و يا بابا و مامانش دست بكشد. برخي اعمال آرامش بخش مانند شستشو با آب گرم و يا مهربانانه روي پا نشاندن و قصه گفتن باعث مي شود كه كودك پيش از رفتن به بستر، اطمينان خاطر ( دوباره) زيادي بيابد. در واقع آگاهي از رخداد بعدي، براي او تسكين دهنده است.

چنانچه كودك يك ساله شما نيمه شب بيدار شود و به دنبالتان بگردد، بهتر آن است كه خود را به اتاقش برسانيد و به او قوت قلب بدهيد. دقايقي چند آرامش كنيد، ليكن او را از بستر خارج نكنيد. بااين كه تخيل كودكتان، احتمالاً سبب مي شود كه اتاق تاريك، ترسناك جلوه نمايد، لازم است او اين اعتماد به نفس را پيدا كند كه به كمك پشتيباني اندكتان مي تواند يك تنه بربيم و هراسش فايق آيد. چنانچه شبانگاه صدايش را مي شنويد كه با خودش حرف مي زند، شايد خويشتن را آرام مي كند تا بخوابد. مبادا با نگاه زير چشمي و دزدانه  به سراغش برويد.

با ترس مقابله كنيد

خلق و خوي كودك، نشانگر انواع بيم و هراس هايي است كه به آنها مبتلا مي شود. ممكن است پيوسته به سر و صدا حساسيت داشته باشد، مثلاً  رعد و برق او را بترساند. گاهي تجربه اي ناخوشايند، آغازگر هراسي ناگهاني است. مادري مي گفت : ” دخترم از حمام مي ترسيد . نمي دانستم چرا. ” شبي او را در وان گذاشتيم، جيغ مي كشيد و در اين حال خودش را به من و پدرش چسبانده بود و سعي مي كرد بدنش با آب تماس نداشته باشد. چند شب قبل از آن، شير آبِ وان  را تصادفاً باز كردم، صداي بلندي برخاست كه بچه زَهره ترك شد. تا چند ماه تنها راه شستشوي وي بردنش زير دوش آب بود.”

كودكان خاطرات خوشي دارند كه احتمالاً بيانگر علت رويارويي آنان با انبوهي از هراس هاي اين سن و سال است. كودكي كه در عين معاينه به وي آمپول تزريق مي شود، امكان  دارد بعدها از مطب پزشك بترسد.” شما مي توانيد از همين توانايي استفاده كنيد تا كودكتان بر هراس هايش چيره گردد. پاره اي از تداعي هاي مثبت را جايگزين ادراكات منفي كنيد. به طور مثال، بعد از تزريق آمپول، عكس برگرداني به او بدهيد يا او را به پارك ببريد.

هرچند وقتي كه كودكتان ترسان است، بايد پشتيباني اش كنيد، ولي هدف نهايي تان بايد اين باشد كه ياريش كنيد تا در موقعيت هاي جديد تواناتر شود.

شيوه هاي آرامش جويي

اعتدال را رعايت كنيد. همچنان كه كودكتان را در آغوش گرفته ايد، دوستان و بستگان ناآشنا را واداريد كه با او “بگو و بخند”  كنند.

بنگريد و بياموزيد. مثلاً ترس بچه از اصلاح سر، با ديدن بچه هاي بزرگتر كه آرام در صندلي آرايشگر مي نشينند و دست آخر جايزه اي هم مي گيرند، از بين مي رود.

راستگو  باشيد. نگوييد كه آمپول درد نمي آورد، چرا كه درست نيست. درعوض به وي اطمينان بدهيد كه اين درد، موقتي است و به زودي حالش بهتر مي شود. به اين ترتيب پيام مي دهيد كه او مي تواند با عوامل نگراني زا به مقابله برخيزد.

دست به آزمايشي بزنيد. شيئي آرام بخش همچون عروسك يا پتوي دلخواه، مي تواند در لحظات تنش زا، خاطر كودك را جمع كند.

بگذاريد بچه خوش باشد. منظور كودكان از بازي اين است كه براوضاع ترسناك غلبه كنند. وسايل پزشكي به فرزندتان كمك مي كند تا بداند موقع معاينه، چه چيزهايي را خواهد ديد.

آخرين نكته اين كه ، اسباب بازي به شكل  حيوان ( سگ ، گربه ، … ) باعث مي شود كه كودك زياد از اين حيوانات نترسد.

احتياط بيشتر، ترس کمتر

آموزش قوانين احتياطي به کودکان ضروري است ، اما وقتي ترس و اضطراب به حدي مي رسد که روي خواب و فعاليت هاي کودک تاثير مي گذارد، بايد روشي را به کار گيريد تا واقع گرايانه تر با خطرات و تهديدها رودررو شوند.

به کارگيري پيشنهادهاي زير از خطرات و ترس کودک شما مي کاهد. کودکان امروزي، نه تنها از دزداني که وارد خانه ها مي شوند وحشت بسياري دارند، بلکه از غريبه ها هم مي ترسند و نگران قفل نبودن در خانه مي شوند.

اين ترس ها گاهي به قدري شديد هستند که جلوي فعاليت هاي روزمره کودک را نيز مي گيرند. بين «احتياط» و «حمايت ِ بيش از حد» فاصله زيادي است و ممکن است شما از پيامي که با رفتارتان به کودک مي دهيد بخوبي آگاه نباشيد.

براي مثال اگر فرزندتان را حتي در حياط خانه هم تنها نمي گذاريد، دو پيام برايش داريد؛ يکي اين که دنيا به قدري خطرناک است که من بايد هميشه مراقبت باشم و ديگر اين که تو نمي تواني به تنهايي بازي کني يا کار کوچکي براي خودت انجام دهي. هيچ کدام از اين پيام ها براي فرزندتان مفيد نخواهد بود.

رويارويي کودک رابا اخبار جنايي محدود کنيد

برنامه هاي خبري تلويزيون حوادث جنايي روزمره را به تصوير مي کشد. بزرگسالان به بيشتر اين گونه خبرها عادت کرده اند، اما کودکان خير. بکوشيد هنگامي اخبار تلويزيون را تماشا کنيد که کودک در اتاق نباشد و در حضور او درباره حوادث جنايي بحث نکنيد.

توضيح در صورت لزوم

حتي اگر شما مواجهه کودک را با اخبار جنايي کنترل کنيد، او از برخي از آنها آگاه مي شود. مريم وقتي روزنامه را براي شما مي آورد چشمش به عناوين درشت آن مي افتد و سؤالات زيادي برايش مطرح مي شود.

سوالات او را با حداقل جزييات پاسخ دهيد، اما جز حقيقت نگوييد. توضيح دهيد که گم شدن يک کودک هميشه دليل بر دزديده شدن او نيست و دزديدن کودکان به ندرت اتفاق مي افتد.

آموزش اقدامات احتياطي

چگونگي رفتار کودک را در رويارويي با موقعيت هاي خاص در نظر بگيريد و آن را اصلاح کنيد. کودک را نترسانيد و به او بگوييد که بيشتر مردم ، مهربان و دوست داشتني هستند و فقط عده کمي از آنها ممکن است به کودکان آسيب برسانند. از کودک بخواهيد مشخصاتش را به خاطر بسپارد. اين مشخصات دربرگيرنده نام خانوادگي ، نشاني منزل و شماره تلفن است.

استفاده از تلفن را به کودک بياموزيد. حفظ بودن تلفن يکي از همسايه ها، يکي از بستگان نزديک مانند خاله ، عمه و حتي اداره پليس به کودک اطمينان بيشتري مي دهد اما زمان هاي استفاده از تلفن را محدود کنيد. طريقه پاسخگويي به تلفن را به کودک بياموزيد.

به او بگوييد که هيچ گاه يک ناشناس را از تنها بودنش در خانه آگاه نکند. بسياري از والدين ترجيح مي دهند کودک ، نام خود را به يک ناشناس نگويد.

بنابراين به فرزندتان بياموزيد که اگر کسي پشت تلفن از او پرسيد شماره اونجا چنده ، او در پاسخ چنين بگويد شما چه شماره اي رو گرفته ايد؟ وقتي فرد غريبه شماره را گفت کودک مي تواند بگويد ببخشيد شماره رو اشتباه گرفته ايد و سپس گوشي را قطع کند.

به کودکتان بگوييد که وقتي تنهاست هيچ گاه در خانه را به روي کسي باز نکند، او حداکثر مي تواند پيغام آن شخص را به ياد بسپارد و به پدر و مادرش بگويد. به کودکتان بياموزيد که اگر گم شد چه کار بايد بکند. توضيح دهيد که چگونه در فروشگاه ها يا مکان هاي عمومي رفتار کند تا مشکلي برايش پيش نيايد و اگر گم شد چه کار کند.

اگر به يک مکان شلوغ مي رويد به او بگوييد که در صورت جدا شدن از يکديگر کجا منتظر هم بمانيد. راه ديگر اين است که کودک از فروشندگان بخواهد تا اسم شما را پشت بلندگو بگويند.

به کودکتان يادآوري کنيد که هيچ گاه با يک شخص غريبه آن محل را ترک نکند و اگر کسي به زور مي خواهد او را ببرد، خود را روي زمين بيندازد و فرياد بزند «اين مامان يا باباي من نيست».

به مدرسه کودک اطلاع دهيد که چه کسي پس از تعطيل شدن مدرسه دنبال کودک مي آيد. يک اسم رمز به کودک ياد دهيد تا احيانا اگر روزي مجبور شديد از فرد ديگري (يک همسايه يا يک دوست) خواهش کنيد دنبال کودک برود، آن شخص با گفتن اسم رمز اطمينان کودک را جلب کند. به کودک بياموزيد چگونه به افراد غريبه «نه» بگويد.

اگر کسي انجام کاري را از او مي خواهد که نبايد انجام دهد، بهترين راه گفتن «نه» و ترک آن محل است. اين روش را با فرزندتان تمرين کنيد.

مقابله با ترس هاي بي اساس

شما نمي خواهيد فرزندتان در تمام طول زندگي اش نگران وقايعي که ممکن است رخ دهد باشد. وقتي کودک با اقدامات احتياطي آشنا شد، به او بياموزيد چگونه مثبت نگر باشد و با اعتماد به نفس عمل کند.

اين رفتار او را خوشحال تر مي کند و احساس قرباني بودن را از او دور خواهد کرد. براي نمونه کودک مي تواند با خود بگويد اگر کسي بخواهد در را بشکند، مامان و بابام در خانه هستند و من آنها را صدا مي زنم.

روش هاي امنيتي

راه هاي زير براي جلب اطمينان کودکي که در داخل خانه هم از دزدان و جنايتکاران مي ترسد به کار مي روند:

از قفل هاي بزرگ براي در و سيستم دزدگير و حفاظ هاي پنجره استفاده کنيد.

گذاشتن کليدي در اتاق کودک که بتواند شب هنگام پدر و مادرش را با صداي زنگ از خواب بيدار کند بسيار مفيد است. در صورت امکان از دستگاه آيفون استفاده کنيد تا بتواند از داخل هم با شما صحبت کند.

روش هاي کسب آرامش

بيشتر اوقات ترس کودک از دزدها غيرمنطقي است ، اما نگراني او کاملا واقعي است. به او يادآوري کنيد تا هنگام بروز ترس ، آرام نفس بکشد و کلمه «آرام» را زمزمه کند.

 

منبع: WWW.KEEPKIDSHEALTHY.COM

 



موضوعات :
ads

مطالب مرتبط


دیدگاه ها


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده − شش =