اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان از کوروش تا داریوش اوّل :پایان نامه کارشناسی ارشد رشته تاریخ
هر دانشجویی که در مقطع تحصیلات تکمیلی، که شامل دوره های کارشناسی ارشد و دکتری است، مشغول به تحصیل باشد، بعد از اینکه تمام واحد های درسی تعیین شده را گذراند، موظف است برای تمام کردن دورۀ خود رساله و یا پایان نامه ای بنویسد و طی مراسمی رسمی که از قبل برنامه ریزی شده است، از آن دفاع کند و نمرۀ قبولی بگیرد. نوشتن پایان نامه برای دانشجوی کارشناسی ارشد تقریباً اولین تجربۀ علمی و پژوهشی جدی و روشمند است و دانشجو با نوشتن پایان نامه در واقع راه را برای پژوهش های بعدی اش هموار می کند. همۀ ما می دانیم که نوشتن یک پایان نامۀ خوب و دفاع کردن از آن آرزو و خواستۀ قلبی هر دانشجویی است، ولی شرایط موجود سبب شده است که متاسفانه هر روز از تعداد پایان نامه های کم نقص و خوب و استاندارد کاسته شود. همان طور که می دانید پایان نامه یا رساله نوعی پژوهش دانشگاهی است و بنابراین باید از بیشتر قواعدی که در حوزۀ پژوهش ها و تحقیقات آکادمیک وجود دارد پیروی کند و بتواند پیام خود را به گونه ای که رسا، علمی، مستدل و منطقی باشد، به مخاطبانش برساند. در همین راستا ما سعی کردیم پایان نامه های کارشناسی ارشد برتر از دانشگاه های معتبر کشور را برای کمک در نگارش پایان نامه به شما معرفی نماییم . تیم پرتلاش دیجی لود این بار برای شما پایان نامه ای با موضوع “ اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان از کوروش تا داریوش اوّل ” به ارمغان آورده است. امیدوراریم برای شما مفید بوده وو به شما در مسیر رشد و پیشرفت علمی کمک نماید. تیم دیجی لود برای شما دانشجویان عزیز مقطع کارشناسی ارشد رشته تاریخخ آرزوی توفیق روزافزون دارد.
چکیده اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان از کوروش تا داریوش اوّل
علل موّفّقیّت و ظهور قدرتمندانهی یک دولت و یا افول و عدم توفیق آن رابطه ای مستقیم با نحوه ی کشورداری و اجرای سیاست خارجی آن حکومت دارد. فلذا آشنایی با اسلوبهای مختلف کشورداری و رعایت اصول این فنّ مهمّ و حیاتی توسّط حکومتهای مختلف در گذشته و حال میتواند راهگشای خوبی برای تحقّق اهداف ملّی و منافع یک سرزمین یا دولت باشد، به ویژه اتّخاذ سیاست خارجی مناسب و منسجم که یکی از عوامل اصلی ثبات و دوام کشورها در صحنهی بینالمللی به شمار میرود. یکی از نمونه های بارز این حکومتها که بررسی چگونگی به قدرت رسیدن، اوجگیری و در نهایت افول آن نشانگر تأثیر انکارنشدنی نحوهی کشورداری و اجرای سیاست خارجی آن است، امپراتوری بزرگ هخامنشی است. هخامنشیان دوّمین سلسله ی پادشاهی ایران است که پس از زوال حکومت مادها، به وسیله ی کوروش هخامنشی به سال ۵۵۰ ق.م بنیانگذاری شد و به مدّت ۲۲۰ سال به حیات خویش ادامه داد.
هخامنشیان در دوران اوّلیّه ی سلطنت خود و به دست پادشاهان موفّق و کارآمدی چون کوروش و داریوش اوّل به دستاوردهای گرانبهایی در ابعاد گوناگون دست یافتند و به ویژه اصول کشورداری و سیاست خارجی موفّق آن قابل تأمّل است. آنها با پایه گذاری اصل تسامح و مدارا با ملل مغلوب و همزیستی مسالمت آمیز و احترام متقابل به ملل مختلف و ادیان و مذاهب گوناگون در عرصه ی بین المللی انقلابی بزرگ در سیاست به وجود آوردند و با طرز تفکّر منطقی و تشکیلات منظّم کشوری و لشکری خود یکی از شکوفاترین تمدّنهای بشری را به جهان عرضه کردند. لذا در این نوشتار به اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان در دورهی حکمرانی کوروش، کمبوجیه و داریوش اوّل پرداخته شده است.
واژههای کلیدی: کشورداری، سیاست خارجی، هخامنشیان، کوروش، کمبوجیه، داریوش اوّل.
اهداف تحقیق
الف) هدف کلّی:
- آشنایی با اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان از کوروش تا داریوش اوّل
ب) اهداف جزئی:
- آشنایی با تعاریف و اصطلاحات کشورداری و سیاست خارجی
- آشنایی با حکومت هخامنشیان
- آشنایی با پادشاهان سلسله ی هخامنشی
- آشنایی با گوشه هایی از تاریخ ایران پیش از اسلام
- آشنایی با روابط سیاسی ایران در زمان حکومت هخامنشیان با اقوام و ملل مختلف همچون یونان
ج) هدف کاربردی:
علاوه بر دانشجویان رشته ی تاریخ، دانشجویان و علاقه مندان سایر رشته ها همچون علوم سیاسی و جغرافیا و باستانشناسی و هنر نیز میتوانند از نتایج این پژوهش بهرهمند باشند.
بررسی منابع و مآخذ
منابع مورد استفاده در این پژوهش، در درجهی اوّل عبارتند از: منابعی که میتوان آنها را منایع ایرانی (پارسی= هخامنشی) نامید که اغلب به صورت کتیبه ها، لوحهها، حجّاریها و آثار و اشیای بهجای مانده از دوران سلطنت هخامنشیان میباشد. امّا از آنجایی که این منابع حاوی اطّلاعات پراکنده و بیشتر شامل مطالب گزینشی در مورد شرح وقایع برجسته و اقدامات و فرمانهای شاهان این دوره بوده و کمتر به سایر جنبههای مدنیّت از قبیل مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و به ویژه سیاسی پرداختهاند، لذا کوشش شده است تا با استفاده از سایر منابع یونانی عهد باستان در جهت رفع خلاء موجود و جبران کاستیهای ناشی از این مسأله اقدام گردد. در واقع؛ مهمترین و اصلیترین مشکلی که محقّقان و مورّخان، جهت مطالعه در تاریخ عصر «هخامنشی» با آن مواجه بودهاند، مسألهی قلّت منابع مربوط به این دوره است. در ایران عصر هخامنشی هیچگاه آثار و نوشته هایی همانند آن چه مورّخان و نویسندگان یونان باستان از خود جای نهادند وجود نداشته و در این رابطه منابعی که بتوان بر اساس آنها در مورد تاریخ این دوره به قضاوت پرداخت، بیشتر محدود به کتیبه های، لوحه ها، آثار معماری و مواردی از این قبیل است که در قرنهای اخیر به وسیلهی محقّقان و باستانشناسان کشف گردیده و به جرگه ی منابع این دوره پیوسته اند.
میدانیم که برای بررسی و تحقیق در مورد تاریخ هر دورهای، میبایست منابع و مدارکی در دست داشته باشیم تا بتوانیم طبق آن منابع و تحلیل و مقایسه ی آنها به نتایجی برسیم. منابع و مدارکی که در مورد این دوره از تاریخ کشور ما (یعنی تاریخ هخامنشیان) موجود است بیشتر، نوشته های مورّخان یونانی و غربی میباشد که با توجّه به شرایط زمانی و مکانی تحت اختیار خود توانستهاند گوشه هایی از حوادث و رویدادهای دنیای دورهی هخامنشیان را برای ما توصیف کرده و از خود به یادگار بگذارند. اگر چه این مورّخین با سرزمین و تاریخ کشور ما بیگانهاند و در مطالب و نوشته هایشان شکّ و تردید میباشد، لیکن این منابع از ارزش بالایی برخوردارند و اگر در مواقع لزوم از آنها بهره مند نشویم، جز کتیبه ها و سنگنوشته های به جای مانده از آن دوران- که این کتیبه ها و سنگنوشته ها نیز مطالب چندان کثیری در اختیار ما نمیگذارند- منابع دیگری وجود ندارد که بتوانیم جهت شناخت دورهی هخامنشیان از آنها استفاده نمائیم. فلذا با افزودن تألیفات مورّخان و نویسندگان یونان باستان و نیز آثاری که از میان ملل تحت فرمان هخامنشیان و در ارتباط با تاریخ این دوره باقی مانده میتوان به نتایجی در ارتباط با مسایل اجتماعی، اوضاع سیاسی و اقتصادی این بخش از تاریخ ایران باستان دست یافت.
از میان منابع اصلی دورهی هخامنشیان، در درجهی اوّل میتوان بر تاریخ هرودوت تکیه کرد که از حیث مطالب مندرج در آن و زمان نگارش آن در نوع خود بسیار ارزشمند و جالب میباشد. هرودوت اوّلین مورّخی در جهان باستان است که آثار قابل توجّهی از او به دست ما رسیده است. علاوه بر آن میتوانیم به نوشتههای شاعر یونانی آشیل (ایسخلیوس) اشاره کنیم که معاصر دروهی هخامنشیان بوده و در نبرد سالامین شرکت داشته است و در تراژدی خود به نام پارسها (ایرانیان) گوشه هایی از این جنگ و تاریخ آن دوره را به صورت خیلی جزئی بیان کرده است؛ با این توضیح که این منبع مربوط به دوران پادشاهی خشایارشا بوده فلذا کاربردی برای موضوع پایاننامهی ما که در خصوص کوروش و کمبوجیه و داریوش اوّل است، ندارد. از دیگر منابعی که موضوع مورد بحث آن دورهی هخامنشیان میباشد و همزمان با آن دوره یا مدّتی بعد از آن نگاشته شده است، کتاب زندگینامه های مقایسه شده یا حیات مردان نامی پلوتارک است که با بیان زندگی شخصیّتهای معروف دورهی باستان، مطالب مفیدی را در اختیار ما میگذارد. همچنین آثار گزنفون در مورد دورهی هخامنشیان به ویژه کوروشنامهی او است. این مورّخ فردی سیاسی بوده و در بیشتر جریانات و حوادث شرکت داشته و توانسته است مطالب بسیار مهم و قابل توجّهی در این خصوص ارائه نماید. از دیگر آثاری که میتوان یاد کرد آثار مورّخانی مانند توسیدید، کتزیاس و دیودورسیسیلی میباشد که هر کدام به نوع خود دارای اهمّیّت بسزایی است و ما جهت بررسی و تحقیق در مورد تاریخ آن دوره ناگزیر به مطالعه ی آن میباشیم. امّا مهمترین منابعی که دربارهی کوروش هخامنشی و آغاز حکومت هخامنشیان و در واقع سقوط ماد در دست است نوشته های هرودوت و کتزیاس و گزنفون است که البتّه معتبرترین آنها همان تاریخ هرودوت است و دو اثر بعدی به ویژه تاریخ کتزیاس درجهی اهمّیّت پایینتری دارند. کتزياس از خويشان بقراط (حکيمِ معروف) و پزشک بوده، در اواخر سدهی پنجم پیش از میلاد حوالی سال ۴۱۵ ق.م.) در جستجوی کار به ايران رفته بوده و در زمان داريوش دوّم و دورانی از سلطنت اردشير دوّم در شوش پايتخت دوّم ايران میزيسته، يونانيان میگفته اند که پزشک دربار ايران است. شايد هم پزشک عمومی در شوش بوده است. جز او نيز پزشکان مصری و يونانی در ايران خدمت میکردند. گزنفون او را میشناخته و در کتاب خويش (اناباسیس) از او نام برده و يادآور شده که وقتی کوروش به ايران لشکر کشيده کتزياس در شوش خدمت میکرده است. مورّخان بعدیِ يونان دو تأليف با نامهای پرسیکا (تاريخ ايران) و اندیکا (تاریخ هند) را به کتزياس نسبت داده اند که اصل آن از بين رفته و گزيده هائی از آن توسّط برخی مؤلّفان يونانی – چون آريان و ديودور سیسیلی و فوتيوس و پلوتارک – به ما رسيده است. ترجمه های اين روايتهای پراکنده را يکی از تاريخنگاران غربی در اواخر سدهی نوزده مسيحی گردآوری کرده و در کتابی با عنوان پراکنده های پرسيکای کتزياس به زبان انگليسی انتشار داده است.
داستانهایی که تحت نام تاريخ ايران به کتزياس نسبت داده اند خبر از آن میدهد که گوينده ی اين داستانها هیچگاه ايران را نديده بوده، نه دربار ايران و نه هخامنشيان را میشناخته، نه تاريخ ايران را خوانده يا شنيده بوده، و نه نسبت به فرهنگ و آداب و رسوم ايرانيان اطّلاعی داشته است. داستانهایی که تاريخنگاران بعدی به او نسبت دادهاند او را مردی دروغساز و ياوهباف نشان میدهد و به همین علّت به کتزیاس دروغین هم معروف شده است. افسانهای که گفته کوروش در جنگ با یک زن شاه در یک بیابانی کشته شد و جسدش نیز به دست نیامد، توسّط او ساخته شده بوده و به کلی بیاساس و پایه است. امّا اثر گزنفون معتبرتر است. کسانی که به نقش شخصیّت در تاریخ عقیده دارند برای نقش کوروش در سازندگی تاریخ اهمّیّت ویژه قائلاند. اندیشمندان سیاسی یونان که یک سده پس از کوروش در تلاش ارائهی الگوی رهبری ایدهآل بودند چهرهی رهبری نمونه و انسان ایدهآل را در کوروش یافتند و تألیفات سیاسی و اجتماعیشان را کم و بیش با توجّه به الگوی کوروش بزرگ تنظیم کردند. در این زمینه گزنفون (شاگرد سقراط و دوست و همفکر افلاطون) یک سده و اندی پس از کوروش کتاب کوروشنامه را نوشت که در حقیقت یک ستایشنامه است. به نظر میرسد که گزنفون یک نسخه از سیرهی کوروش بزرگ را که در ایران نوشته شده بوده در دست داشته و کتابش را بر اساس آن نگاشته است و به نظر میرسد که بیشترش ترجمه باشد. او که از فیلسوفانِ یونانیِ شیفتهی کوروش است دربارهی رفتار کوروش با ملل مغلوب داستانهای بسیاری آورده است. وی اصل هفتم کتاب آخر را به مرگ کوروش اختصاص داده است. او از بیماری و بستری شدن کوروش در کاخ شاهنشاهی خبر داده، و متن کامل وصیّتنامهی کوروش را که به نظر میرسد ترجمه از متن ایرانی باشد نیز در این فصل آورده است، و یادآور شده که کوروش پس از آن که آخرین وصیّتهایش را که دربارهی نیکوکاری به انسانها بود به پسران و اطرافیانش کرد، جان داد که معقولتر از افسانهی عجیب و غریب کتزیاس است. و امّا گفتیم که معتبرترین منبع تاریخنوشتهی هرودوت است. هرودوت در گردآوریِ گزارش رخدادها مهارت خاصّی داشته و دقّت بسیاری زیادی هم به خرج داده و گزارشها را بیطرفانه نقل کرده است؛ ولی به داستان نیز علاقهی وافر داشته و بسیاری از رخدادهای بزرگ تاریخی را به نحوی با داستانهای مختلف –به ویژه با به میان آوردن پای یک زن – گره زده است. برای آشنایی بیشتر با منابع پارسی، در این جا به برخی از اصلیترین منابع ایرانی عصر هخامنشی میپردازیم که شامل کتیبه ها، نقوش برجسته، لوحه ها، آثار معماری و ابزار و آلاتی است که در نتیجه ی کاوش باستانشناسیهای سده های اخیر در اختیار محقّقان و مورّخان قرار گرفته است. گر چه اطّلاعاتی که آثار مورد اشاره حاوی آنها میباشند اغلب مربوط به گزارشهایی است که شاهنشاهان سلسلهی هخامنشی از اقدامات مهم خویش دادهاند، امّا با دقّت در همین مضامین، نظیر تبارنامهی شاهان، لشکرکشیهای مهم، طرحهای ساختمانی بزرگ و اشارات اندکی که در مورد رویدادهای تاریخی یا آداب و رسوم و آئینها و اعتقادات و زندگی روزانهی مردم عادی دارند میتوان از آنها در جهت بازسازی تاریخی که مورّخان گذشته با استفاده از منابع یونانی و غیر ایرانی از «شاهنشاهی هخامنشی» ارائه داده اند پرداخت
. مهمترین و مشهورترین این کتیبه ها متعلّق به داریوش یکم (کبیر) میباشد. پادشاه مذکور که از دیدگاه مورّخان به عنوان معمار و احیاگر اصلی امپراتوری هخامنشی مطرح میباشد، در طول سلطنت طولانیاش، در جهت پیشرفت و گسترش کشور تحت فرمان خود به اقدامات و اصلاحات گستردهایی در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی دست یازیده و به عنوان پادشاهی موفّق و کامیاب امر نمود تا شرح اقدامات بزرگ او به صورت کتیبه های متعدّد به زبانهای مختلف در دل کوه ها حک شود. داریوش در این کتیبه پس از ذکر اصل و نسب و اثبات مشروعیّت خویش مبنی بر انتساب به خاندان هخامنشی، اظهار میدارد که چگونه مدّعیان و شورشیانی را که علیه سلطنت مشروع او به شورش برخاسته بودند، سرکوب نموده است. در این رابطه او ضمن ذکر نام شورشیان، شهرهایی را که این مدّعیان تاج و تخت در آنها علم عصیان برافراشتهاند را نیز نام برده است و در این زمینه اطّلاعات مفیدی در رابطه با اقوام متعدّد درون امپراتوری هخامنشی و نیز شهرهای مهمّی که در آنها شورش صورت گرفته، به دست میدهد. همچنین یکی از موارد اهمّیّت کتیبه ی مذکور این است که مطالب و گزارشهای آن به جز در چند مورد اندک و جزئی با آنچه که هرودوت در کتاب «تواریخ» خویش آورده مطابقت میکند و این مسأله از دو جهت اهمّیّت مییابد. اوّل این که صدق ادّعای داریوش را دربارهی ارسال مطالب موجود در کتیبه ی بیستون به نقاط مختلف امپراتوری به اثبات میرساند و در مرحلهی دوّم سندی است مبنی بر تأیید اظهارات هرودوت در مورد تاریخ هخامنشیان. داریوش در این کتیبه وقایع مربوط به دوران سلطنت خویش را به صورت مختصر ذکر کرده و در این زمینه بیشتر سعی نموده است تا مشروعیّت سلطنت خویش را برای جهانیان به اثبات برساند و به همین علّت به نظر میرسد که این کتیبه جنبهی تبلیغی داشته و بیشتر توصیف شاهنشاه از خویشتن است. در این کتیبه ها شاهنشاه اشاره به شورش یک کشور خاصّی یا به عملیّات و اقدامات شاهانه در زمان و مکان معیّنی نمیکند بلکه کتیبه های او قصد دارند مداومت قدرت و تعالی فضیلتهای شاهانه را مصوّر کنند. به طور کلّی کتیبه های هخامنشی به سه زبان فارسی باستان، بابلی و عیلامی نوشته میشد و این نشاندهندهی اوضاع فرهنگی و انسانی قلمرو هخامنشی در نواحی غربی و جنوبی ایران بود. البتّه کتیبه های اندکی نیز به زبانهای غیرپارسی یافت شده است؛ از جمله: کتیبهی داریوش در مورد ترعهی نیل به زبان مصری.
فهرست اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان از کوروش تا داریوش اوّل
- چکیده
- مقدّمه
- فصل اوّل: کلیّات تحقیق
- ۱-۱ بیان مسأله
- ۱-۲ اهداف تحقیق
- ۱-۳ سؤالات تحقیق
- ۱-۴ فرضیههای تحقیق
- ۱-۵ پیشینهی تحقیق
- ۱-۶ بررسی منابع و مآخذ
- ۱-۷ روش تحقیق .
- فصل دوّم: مفاهیم نظری و نگاهی اجمالی به ظهور و سقوط سلسله ی هخامنشیان
- ۲-۱ اصول کشورداری
- ۲-۱-۱ حکومت .
- ۲-۱-۲ سياست مدن .
- ۲-۱-۳ سیاست داخلی
- ۲-۲ سیاست خارجی .
- ۲-۲-۱ تعاریف و دیدگاهها
- ۲-۲-۲ سیاست خارجی: تاریخچه و تفاوت آن با روابط بین الملل .
- ۲-۲-۳ اهداف سیاست خارجی
- ۲-۲-۴ عوامل مؤثّر بر سیاست خارجی
- ۲-۲-۵ عوامل سیاستگذاری خارجی
- ۲-۲-۶ ابزارهای سیاست خارجی
- ۲-۲-۷ اجرای سیاست خارجی و تفاوت آن با سیاست داخلی
- ۲-۲-۸ سياست خارجي و قدرت ملّي .
- ۲-۳ نگاهی اجمالی به ظهور و سقوط سلسله ی هخامنشیان
- ۲-۳-۱ خاستگاه هخامنشیان
- ۲-۳-۲ نام و مدّت سلطنت پادشاهان هخامنشی
- ۲-۳-۳ سقوط ماد به دست کوروش دوّم هخامنشی
- ۲-۳-۴ کمبوجیه دوّم
- ۲-۳-۵ کودتای گئوماتا یا بردیای دروغین
- ۲-۳-۶ داریوش اوّل
- ۲-۳-۷ از خشایارشا تا داریوش سوّم
- فصل سوّم: بررسی و تحلیل
- ۳-۱ اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان در دوران کوروش .
- ۳-۱-۱ اصول کشورداری کوروش
- ۳-۱-۱-۱ رعایت اصل اوّل کشورداری توسّط کوروش
- ۳-۱-۱-۲ رعایت عدالت و اصول کشورداری توسّط کوروش
- ۳-۱-۱-۳ سیاست لشکری و نظامی کوروش در خدمت کشورداری .
- ۳-۱-۱-۴ سیاست چندپایتختی
- ۳-۱-۲ سیاست خارجی کوروش
- ۳-۱-۲-۱ تصرّف ماد با تکیه بر سیاست سازش با بزرگان ماد
- ۳-۱-۲-۲ سیاست جنگ و توسعهی قلمرو حکومتی با تصاحب سه مرکز مهم از چهار قدرت بزرگ جهان آن زمان با تکیه بر تساهل و مدارا با ملل مغلوب
- ۳-۱-۲-۳ سیاست تساهل دینی
- ۳-۱-۲-۴ نقش دریاها در کشورداری و سیاست خارجی کوروش
- ۳-۱-۲-۵ مرگ کوروش و ناتمام ماندن سیاست توسعه ی قلمرو حکومتی .
- ۳-۲ اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان در دوران کمبوجیه
- ۳-۲-۱ اصول کشورداری کمبوجیه .
- ۳-۲-۱-۱ پیش از حمله به مصر
- ۳-۲-۱-۲ نقش خراج و مالیات به عنوان اصل اقتصادی کشورداری در دوران حکومت کمبوجیه .
- ۳-۲-۲ سیاست خارجی کمبوجیه
- ۳-۲-۲-۱ توسعه طلبی و ادامهی فتوحات کوروش
- ۳-۲-۲-۲ تاکتیک تأسیس نیروی دریایی .
- ۳-۲-۲-۳ سیاستهای کمبوجیه در مصر و سیاست او در قبال کاهنان مصری
- ۳-۲-۲-۴ سیاستهای کمبوجیه پس از فتح مصر .
- ۳-۳ اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان در دوران گئومات .
- ۳-۳-۱ سیاستهای داخلی و خارجی گئومات
- ۳-۳-۲ حمایت از طبقات فرودست .
- ۳-۴ اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان در دوران داریوش اوّل .
- ۳-۴-۱ اصول کشورداری داریوش
- ۳-۴-۱-۱ تشکیلات حکومتی و کشورداری داریوش .
- ۳-۴-۱-۲ تقسیم قلمرو شاهنشاهی به چندین ساتراپ
- ۳-۴-۱-۳ نظام مندی مالیات
- ۳-۴-۱-۳-۱عنوانهای مالیات و خراج .
- ۳-۴-۱-۳-۲ نظام خراجگذاری در دوران داریوش اوّل
- ۳-۴-۱- ۳-۳ شیوهی گردآوری مالیاتها
- ۳-۴-۱-۳-۴ هدایا و خراج (اقوام هدیه دهنده و خراجدهنده) .
- ۳-۴-۱-۳-۵ نقش برجسته ی هیأتهای نمایندگی ملّتهای امپراتوری در تخت جمشید
- ۳-۴-۱-۴ ایجاد راه شاهی
- ۳-۴-۱-۵ ایجاد لشکر جاویدان
- ۳-۴-۱-۶ رعایت حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسّط داریوش
- ۳-۴-۱-۶-۱ قانونگذاری
- ۳-۴-۱-۶-۲ برپا کردن اقتصاد سالم .
- ۳-۴-۱-۶-۳ توجّه ویژه به توسعه ی کشاورزی
- ۳-۴-۱-۶-۴ توجّه ویژه به حقوق مربوط به کار
- ۳-۴-۱-۶-۴-۱ حقّ کار کردن
- ۳-۴-۱-۶-۴-۲ حق تمتّع عادلانه و مساعد کار
- ۳-۴-۱-۶-۴-۳ حقّ دریافت مزد و مزایای منصفانه
- ۳-۴-۱-۷ سیاست چندپایتختی
- ۳-۴-۲ سیاست خارجی داریوش
- ۳-۴-۲-۱ مقابله با شورشها و قیام ولایات استقلال طلب
- ۳-۴-۲-۲ استقرار امنیّت و سازندگی
- ۳-۴-۲-۳ سیاست جنگ و لشکرکشی .
- ۳-۴-۲-۴ سیاست خارجی داریوش نسبت به سرزمینهای دیگر .
- ۳-۴-۲-۴-۱ مصر
- ۳-۴-۲-۴-۲ سکاها
- ۳-۴-۲-۴-۳ یونان
- ۳-۴-۲-۴-۴ اسپارت
- ۳-۴-۲-۵ نقش دریاها و آبراهه ها در سیاست خارجی داریوش
- ۳-۴-۲-۵-۱ خلیج فارس و دریای عمان
- ۳-۴-۲-۵-۲ مدیترانه و دریای سرخ
- ۳-۴-۲-۵-۳ کانال سوئز
- ۳-۴-۲-۶ سیاست دینی داریوش
- ۳-۴-۳ تقسیمبندی تحوّلات دوران داریوش
- فصل چهارم: نتیجه گیری و پیشنهادات
- ۴-۱ نتیجه گیری
- ۴-۲ پیشنهادات
- فهرست منابع و مآخذ
راهنمای خرید و دانلود فایل
برای پرداخت، از کلیه کارتهای عضو شتاب میتوانید استفاده نمائید.
بعد از پرداخت آنلاین لینک دانلود فعال و نمایش داده میشود ، همچنین یک نسخه از فایل همان لحظه به ایمیل شما ارسال میگردد.
در صورت بروز هر مشکلی،میتوانید از طریق تماس با ما پیغام بگذارید و یا در تلگرام با ما در تماس باشید، تا شکایت شما مورد بررسی قرار گیرد.
برای دانلود فایل روی دکمه خرید و دانلود کلیک نمایید.
ديدگاه ها