تحليل تغييرات بهرهوري عوامل توليد در زير بخش زراعت : پایان نامه ارشد مهندسی کشاورزی زراعت و اصلاح نباتات
کشور عزیزمان ایران با توجه به تنوع اقلیم ، آب و هوای مطبوع و اراضی وسیعی که در اختیار دارد در صورت مدیریت در عرصه کشاورزی میتواند یکی از قطب های بلامنازع کشاورزی دنیا باشد و با پرورش دانش آموختگان خبره در گرایش های مختلف رشته کشاورزی میتوان به این مهم نایل آمد.دیجی لود در ادامه به معرفی پایان نامه های کارشناسی ارشد رشته کشاورزی میپردازد. پایان نامه حاضر با عنوان” تحليل تغييرات بهرهوري عوامل توليد در زير بخش زراعت ” با گرایش زراعت و اصلاح نباتات و با فرمت Word (قابل ویرایش) تقدیم شما دانشجویان عزیز میگردد.
چکیده تحليل تغييرات بهرهوري عوامل توليد در زير بخش زراعت:
ارتقاء بهرهوري و كارايي يكي از اساسيترين اهداف در دستيابي به رشد و شكوفايي اقتصادي بهشمار ميآيد. مساله افزايش بهرهوري از اصليترين دغدغههايي است كه هر بنگاه اقتصادي توليد كننده كالا و خدمات با آن مواجه بوده و ضروري است بههنگام برنامهريزي براي توسعه هر بخشي جوانب مختلف آن در نظر گرفته شود.
در بخش كشاورزي و زير بخش زراعت نيز بهعنوان يكي از مهمترين بخشهاي اقتصادي كشور، افزايش توليد و درآمد براي كشاورزان عامل تعيين كننده در جذب سرمايه گذاران ميباشد.
تحقيق حاضر با هدف تحليل تغييرات بهرهوري عوامل توليد در زير بخش زراعت و شناسايي عوامل تاثيرگذار در اين زير بخش انجام گرفته است. محقق از طريق مطالعات كتابخانهاي، اينترنتي و همچنين آمار موجود از بانكهاي اطلاعاتي در وزارت جهاد كشاورزي، اطلاعات مورد نياز را كسب نموده است. براي بدست آوردن بهرهوري كارايي از روش DEA و نرمافزار كامپيوتري DEAP و براي شناسايي عوامل تاثير گذار از نرم افزار Eviews استفاده گرديد.
نتايج تحقيق نشان داد كه ميزان بهرهوري در زير بخش زراعت در هر سال از رشد مثبتي برخوردار بوده اما تغييرات تكنولوژيكي و تغييرات كارايي در دوره زمان مورد بررسي روند صعودي نداشته است. همچنين مشخص شد سرمايهگذاري و شاخصهاي توسعه انساني، تاثير مثبتي بر رشد بهرهوري در زيربخش زراعت داشته است.
مقدمه:
امكانات موجود در جهان محدود است و براي استفاده از اين امكانات محدود بايد بهينه عمل كرد انسان در تمام قرون و اعصار در پي استفاده هر چه بيشتر از منابع و امكانات موجود بوده كه كارها را سادهتر و در زمان كمتري انجام دهد و تمام استعدادهاي خود را در جهت و تجهيز اين منابع بكار گرفته است. استفادههاي نابهينه و ناكارا از سرمايههاي موجود مانعي در جهت پيشبرد اهداف مطلوب ميباشد.
اساسيترين هدف از انجام هر نوع فعاليتهاي اقتصادي دستيابي به حداكثر سود ممكن ميباشد امروزه با توجه به رقابت شديد در صحنه اقتصاد و بهدليل گسترش فعاليتهاي اقتصادي و نيز محدوديت منابع و همچنين فزوني تقاضا نسبت به عرضه است كه استفاده بهينه از نهادهها را بيش از گذشته مهمتر كرده است.
تغييرات تکنولوژيکي در دهههاي اخير و نقش انكارناپذير اين تحولات بر توسعه اقتصادي كشورها موجب شد كه اقتصاددانان بهمنظور نمايان ساختن تكامل عملكرد تكنولوژي و پيشرفتهاي آن، سهمي از تلاشهاي خود را در مشخص كردن شاخصهاي نشاندهنده قابليتهاي علمي- تكنولوژيكي متمركز سازند. اهميت شاخصهاي تغييرات تكنولوژيكي از كمك آنها به اندازهگيري رابطه موجود بين علم – تكنولوژي و عملكردهاي اقتصادي ناشي ميگردد. تغييرات تکنولوژيک داراي شاخصهاي متعددي است که بر محصولات توليدي اثر گذاشته و زمينه پيشرفت تکنولوژي را فراهم مينمايد. اين تغييرات با تحول روشهاي توليد پيوند دارد. با ايجاد تغييرات جزئي در جهت بهبود تكنولوژي مورد استفاده، به نتايج قابل قبولي در زمينه افزايش بهرهروي ميتوان دست يافت. بهعبارت ديگر با تغييرات تكنولوژيكي و نوآوريها و خلاقيتهاي فني، مقدار سرمايه، نيروي كار و… براي توليد كالاها و خدمات را ميتوان بهميزان قابل توجهي تقليل داد. با استفاده از روشهاي اندازهگيري بهرهوري ميتوان بهطور مستمر شرايط موجود را اندازهگيري و در جهت بهبود گام برداشت در واقع ميزان صرف منابع موجود براي دستيابي به اهداف و امكان قضاوت و كنترل را براي ما فراهم ميآورد.
تعريف مساله تحليل تغييرات بهرهوري عوامل توليد در زير بخش زراعت:
هر تلاشي براي افزايش كارايي و بهرهوري در چرخه بهرهوري، شامل اندازهگيري، تحليل، برنامهريزي و بهبود بهرهوري قرار ميگيرد. اندازهگيري تغييرات تكنولوژيكي و تغييرات كارايي، نخستين و مهمترين گام براي هرگونه تحليل، برنامهريزي و بهبود عملكرد ميباشد.
امروزه بهرهوري بهترين و مؤثرترين روش دستيابي به رشد اقتصادي، با توجه به كميابي منابع توليد است. از طريق محاسبه و تحليل شاخصهاي بهرهوري عوامل توليد ميتوان ميزان كارايي عملكرد بخشهاي مختلف اقتصادي را در استفاده از منابع توليد بررسي كرد. در ميان بخشهاي اقتصادي يك كشور در حال توسعه، بخش كشاورزي بهعنوان عاملي در كمك به فرايند رشد و توسعه از اهميت قابل ملاحظهاي برخوردار است. دستيابي به رشد پايدار كشاورزي از جمله مسائل اساسي است كه كشورها با آن مواجه ميشوند. اين چنين رشدي باعث امنيت غذايي، ايجاد اشتغال، توسعه پايدار، حفظ محيط زيست و…. ميشود. عليرغم تحولات تكنولوژيكي، پيشرفتهترين كشورهاي صنعتي (آمريكا، ژاپن و اتحاديه اروپا) توسعه بخش كشاورزي را نهتنها مكمل بخش صنعت ميدانند بلكه اهميت توليد غذا را در پيوند با امنيت ملي خود نيز ارزيابي مينمايند.
در حال حاضر بخش كشاورزي و منابع طبيعي بهدليل داشتن نقش حياتي در تأمين غذاي مورد نياز كشور و تحقق امنيت غذايي يكي از مهمترين بخشهاي اقتصادي كشور محسوب ميشود. اين بخش به لحاظ توانمنديهاي قابل توجه در منابع و عوامل توليد از جمله اراضي مستعد كشاورزي، اقليمهاي متنوع آب و هوايي، منابع طبيعي تجديد شونده شامل جنگلها و مراتع و ذخاير غني ژنتيكي توانسته است جايگاه مناسبي در اقتصاد كشور كسب و نقش مؤثري در توليد ناخالص داخلي، افزايش صادرات غيرنفتي و اشتغال نيروي كار ايفا کند.
در ايران نيز برنامهريزي براي توسعه كشاورزي، اهدافي از قبيل افزايش توليد بخش كشاورزي، افزايش درآمد كشاورزان، جلوگيري از مهاجرت، كاهش تفاوت درآمد بين شهر و روستا، مكانيزاسيون كشاورزي و… را دنبال ميكند، اگر به اين اهداف بهنحو دقيقتري نگاه كنيم، يكي از مهمترين مشكلات كشاورزي ايران پايين بودن عملكرد سطح توليد در بخش كشاورزي است، بنابراين توسعه در اين بخش مستلزم افزايش توليد است كه اين افزايش از دو طريق حاصل ميشود:
افزايش توليد از طريق بكارگيري بيشتر عوامل توليد با فرض تكنولوژي ثابت و روش ديگر بكارگيري دانش فني پيشرفته در بخشهاي توليد، روش اخير با مفهوم بهرهوري گره خورده است. افزايش بهرهوري عوامل توليد باعث كاهش هزينه هر واحد ستانده ميشود. بنابراين توليد بيشتر محصولات را تشويق ميكند و زمينه رقابت در بازارهاي جهاني را فراهم ميكند، كاهش هزينهها و توليد بيشتر درآمد كشاورزان را افزايش ميدهد و زمينه سرمايهگذاري بيشتر در كشاورزي را ايجاد ميكند.
در ميان بخش كشاورزي، زير بخش زراعت بهعنوان بزرگترين منبع تأمين كننده غذاي جامعه و محل اشتغال بخش عمده نيروي كار فعال در اين بخش، استفاده از سطح زير كشت قابل ملاحظهاي از اراضي كشاورزي و… از اهميت ويژهاي برخوردار است و اين تحقيق بهدنبال آن است كه با اندازهگيري بهرهوري در زير بخش زراعت در استانهاي كشور طي دوره زماني 85-1380 و شناسايي عوامل مؤثر بر تغييرات بهرهوري در اين زير بخش بتواند با ارائه روش علمي، به تصميمگيري مناسب براي نيل به اهداف توسعه و رشد بخش كشاورزي كشور گامي برداشته باشد.لازم به ذكر است با توجه به بررسي هر استان بهعنوان واحد تصميم گيرنده (DMU) فرض همگني براي استانها در نظر گرفته ميشود.
سئوالات اصلي تحقيق :
- روند كلي بهرهوري در بخش زراعت چگونه است؟
- آيا در فرايند توليد محصولات زراعي، بهرهوري كل عوامل توليد در دوره زماني مورد بررسي افزايش يافته است؟
- آيا ميزان بهرهوري در زير بخش زراعت در دوره زمان مورد بررسي از رشد مثبتي برخوردار بوده است؟
- آيا تغييرات تكنولوژيكي در دوره زمان مورد بررسي روند صعودي داشته است؟
- آيا تغييرات كارايي در دوره زمان مورد بررسي روند صعودي داشته است؟
- عوامل مؤثر بر تغييرات بهرهوري در زير بخش زراعت كدامند؟
فرضيههاي اصلي تحقيق:
- ميزان بهرهوري در زير بخش زراعت در هر سال از رشد مثبتي برخوردار بوده است.
- تغييرات تكنولوژيكي در دوره زمان مورد بررسي روند صعودي داشته است.
- تغييرات كارايي در دوره زمان مورد بررسي روند صعودي داشته است.
- سرمايهگذاري و شاخصهاي توسعه انساني، تأثير مثبتي بر رشد بهرهوري در زير بخش زراعت دارد.
اهداف تحقيق تحليل تغييرات بهرهوري عوامل توليد در زير بخش زراعت:
زير بخش زراعت بهعنوان يكي از مهمترين زيربخشهاي كشاورزي ميباشد. يكي از عواملي كه ميتوان مدنظر قرار داد، بهرهوري عوامل توليد در آن بخش ميباشد، از اين رو در اين تحقيق سعي شده است با توجه به اهميت اندازه گيري بهرهوري اهداف زير مد نظر باشد:
الف: اندازهگيري تغييرات بهرهوري كل عوامل توليد در زير بخش زراعت در طي دوره زماني مورد بررسي.
ب: تعيين روند تغييرات بهرهوري كل نهادهها.
ج: اندازهگيري تغييرات تكنولوژيكي و تغييرات كارايي.
د: تعيين سهم تغييرات تكنولوژيكي در بهرهوري كل.
ه( تعيين سهم تغييرات كارايي در بهرهوري كل.
و) شناسايي عوامل موثر بر تغييرات بهرهوري در زير بخش زراعت.
فهرست مطالب تحليل تغييرات بهرهوري عوامل توليد در زير بخش زراعت:فصل اول: كليات تحقيق 1 1-1) مقدمه 2 2-1) تعريف مساله 3 3-1) سئوالات اصلي تحقيق 5 4-1) فرضيههاي اصلي تحقيق 5 5-1) اهداف تحقيق 6 6-1) زراعت 6 1-6-1) امكانات و قابليتهاي بخش زراعت 6 2-6-1) محدوديتها و تنگناهاي اصلي بخش زراعت 7 7-1) قلمرو تحقيق 8 8-1) روش گردآوري اطلاعات و دادهها 8 9-1) جامعه آماري 8 10-1) مشكلات و تنگناهاي تحقيق 8
فصل دوم: ادبيات تحقيق 9 1-2) مقدمه 10 2-2) تاريخچه بهرهوري 11 3-2) تاريخچه بهرهوري در ايران 12 4-2) مروري بر مطالعات داخلي 13 5-2) مروري بر مطالعات خارجي 18 6-2) جمعبندي و نتيجهگيري 21
فصل سوم: مباني نظري 22 1-3) مقدمه 23 2-3) مقايسه كارايي و بهره وري 23 3-3) انواع بهرهوري 24 1-3-3) بهرهوري جزيي 24 2-3-3) بهرهوري متوسط 24 3-3-3) بهرهوري نهايي 24 4-3-3) بهرهوري عوامل كل 24 4-3) كارايي 25 1-4-3) كارايي مقياس 26 2-4-3) كارايي مديريت 27 5-3) رويكردهاي اندازه گيري بهرهوري 28 1-5-3) روش مطلوبيت 28 2-5-3) روش سرو سيستم 28 3-5-3) رويكرد آرايهاي 28 4-5-3) رويكرد داده – ستانده 28 5-5-3) رويكرد شاخصي 29 6-3) شاخصهاي تحليل بهرهوري 29 1-6-3) رقابت پذيري هزينه نيروي كار 29 2-6-3) بهرهوري نيروي كار 29 3-6-3) بهرهوري سرمايه 30 4-6-3) كارايي فرايند 30 5-6-3) سودآوري و نرخ بازگشت سرمايه 30 6-6-3) نسبتهاي مالي 30 7-6-3) اجزاي ورودي كل يا ارزش كل دادهها و نسبت ارزش افزوده 30 8-6-3) اجزاي هزينه كل توليد 30 9-6-3) شاخص ارزش افزوده به كل ارزش دادهها 30 7-3) اندازه گيري كارايي 31 1-7-3) روش اقتصاد سنجي(SFA 31 2-7-3) روش برنامه ريزي خطي(DEA 31 1-2-7-3) مزاياي مدل تحليل پوششي دادهها 32 2-2-7-3) محدوديتهاي مدل تحليل پوششي دادهها 32 3-2-7-3) طبقه بندي مدلهاي تحليل پوششي داده ها 33 8-3) مدل رتبهبندي كامل (مدل اندرسون- پيترسون 35 9-3) رتبه بندي واحدهاي كارا 36 10-3) مدلSBM 37 11-3) مدل جمعي 40 12-3) شاخص بهرهوري مالم كوئيست 41 13-3) بازدهي نسبت به مقياس 43 1-13-3) مدل بازدهي صعودي نسبت به مقياس 44 2-13-3) مدل بازدهي نزولي نسبت به مقياس 45 3-13-3) مدلGRS 45 14-3) جمعبندي و نتيجه گيري 46 فصل چهارم: روش شناسي تحقيق 47 1-4) مقدمه 48 2-4) متغييرهاي مورد استفاده 48 3-4) بكارگيري مدل 49 1-3-4) شاخص تغييرات بهره وري مالم كوئيست 50 1-1-3-4) تابع مسافت 50 2-1-3-4) تغييرات كارايي 51 3-1-4-4) تغييرات تكنولوژيكي 52 4-4) عوامل تأثيرگذار بر بهرهوري 53 1-4-4) اعتبارات كشاورزي 53 2-4-4) شاخص توسعه انسانی 53 3-4-4) آموزش 53 4-4-4) توسعه روستايي 54 5-4) جمعبندي 54
فصل پنجم: تجيزيه و تحليل دادهها 55 1-5) مقدمه 56 2-5) تجزيه و تحليل دادهها 56 1-2-5)كارايي محاسبه شده 56 الف) مدل1 57 ب) مدل2 77 ج) مدل3 92 نتايج حاصل از سه وضعيت مختلف 101 2-2-5) بررسي عوامل موثر بر تغييرات بهره وري در زير بخش زراعت 102
فصل ششم: نتيجهگيري و پيشنهادات 106 1-6) نتايج حاصل از تحقيق 107 فرضيه اول: ميزان بهره روري در زير بخش زراعت در هر سال از رشد مثبتي برخوردار بوده است 107 فرضيه دوم: تغييرات تكنولوژيكي در دوره زمان مورد بررسي روند صعودي داشته است 107 فرضيه سوم: تغييرات كارايي در دوره زمان مورد بررسي روند صعودي داشته است 108 فرضيه چهارم: سرمايهگذاري و شاخصهاي توسعه انساني، تاثير مثبتي بر رشد بهرهوري در زيربخش زراعت دارد……………… 108 2-6) پيشنهادات تحقيق 109 منابع 112 ضمايم 115
|
ديدگاه ها