مدلسازي ديناميکي يکسوساز شش پالسه تريستوري در يک سيستم تحريک استاتيک ژنراتورسنکرون :پایان نامه ارشد برق
پایان نامه ای که به شما همراهان صمیمی فروشگاه دیجی لود معرفی میگردد از سری پایان نامه های جدید رشته برق و با عنوان مدلسازي ديناميکي يکسوساز شش پالسه تريستوري در يک سيستم تحريک استاتيک ژنراتورسنکرون در 99 صفحه با فرمت Word (قابل ویرایش) در مقطع کارشناسی ارشد تهیه و نگارش شده است. امیدواریم مورد توجه کاربران سایت و دانشجویان عزیز مقاطع تحصیلات تکمیلی رشته های جذاب مهندسی برق قرار گیرد.
چکیده تحقیق مدلسازي ديناميکي يکسوساز شش پالسه تريستوري در يک سيستم تحريک استاتيک ژنراتورسنکرون :
وظیفه اصلی سیستم تحریک ژنراتور سنکرون تامین ولتاژ لازم برای سیم پیچی تحریک ژنراتور است. ولتاژ تحریک یک ولتاز dc بوده و به منظور ایجاد شار در سیم پیچی تحریک ژنراتور و به تبع آن تولید میدان مغناطیسی برای تولید انرژی الکتریکی توسط ژنراتور سنکرون استفاده میشود. در سیستم تحریک ارائه شده ولتاژ dc خروجی یکسوساز به عنوان ورودی مرجع سیستم تحریک با سیگنال ولتاژ خروجی ژنراتور سنکرون که از یک مبدل ولتاژ عبور کرده و به یک مقایسه کننده وارد میشود. سیگنال خطای به دست آمده بعد از عبور از یک کنترل کننده PI و یک بلوک اشباع وارد سیستم تحریک ژنراتور شده و ولتاژ تحریک سیم پیچی آن را فراهم میکند. لازم به ذکر است که این به عنوان کنترل کننده توان راکتیو ژنراتور سنکرون نیز استفاده میشود. در این شبیه سازی نیز دو بار اهمی- سلفی – خازنی برای سیستم در نظر گرفته شده است، یکی از بارها به صورت مستقیم به خروجی سه فاز ژنراتور و یک بار دیگر که از نوع قبلی بوده ولی توسط یک بریکر 3 فاز به خروجی ژنراتور سنکرون متصل شده است.
ماشينهاي سنکرون
تاريخچه وساختار
ماشين سنکرون همواره يکي از مهمترين عناصر شبکه قدرت بوده و نقش کليدي در توليد انرژي الکتريکي و کاربردهاي خاص ديگر ايفاء کرده است.ژنراتور سنکرون تاريخچهاي بيش از صد سال دارد. اولين تحولات ژنراتور سنکرون در دهه ۱۸۸۰ رخ داد. در نمونههاي اوليه مانند ماشين جريان مستقيم، روي آرميچر گردان يک يا دو جفت سيمپيچ وجود داشت که انتهاي آنها به حلقههاي لغزان متصل ميشد و قطبهاي ثابت روي استاتور، ميدان تحريک را تامين ميکردند. به اين طرح اصطلاحاً قطب خارجي ميگفتند. در سالهاي بعد نمونه ديگري که در آن محل قرار گرفتن ميدان و آرميچر جابجا شده بود مورد توجه قرار گرفت. اين نمونه که شکل اوليه ژنراتور سنکرون بود، تحت عنوان ژنراتور قطب داخلي شناخته و جايگاه مناسبي در صنعتبرق پيدا کرد. شکلهاي مختلفي از قطبهاي مغناطيسي و سيمپيچهاي ميدان روي رتور استفاده شد، در حالي که سيمپيچي استاتور، تکفاز يا سهفاز بود. محققان بزودي دريافتند که حالت بهينه از ترکيب سه جريان متناوب با اختلاف فاز نسبت به هم بدست ميآيد. استاتور از سه جفت سيمپيچ تشکيل شده بود که در يک طرف به نقطه اتصال ستاره و در طرف ديگر به خط انتقال متصل بودند.هاسلواندر اولين ژنراتور سنکرون سه فاز را در سال ۱۸۸۷ ساخت که تواني در حدود ۸/۲ کيلووات را در سرعت ۹۶۰ دور بر دقيقه (فرکانس ۳۲ هرتز) توليد ميکرد. اين ماشين داراي آرميچر سه فاز ثابت و رتور سيمپيچي شده چهار قطبي بود که ميدان تحريک لازم را تامين ميکرد. اين ژنراتور براي تامين بارهاي محلي مورد استفاده قرار ميگرفت.در سال ۱۸۹۱ براي اولين بار ترکيب ژنراتور و خط بلند انتقال به منظور تامين بارهاي دوردست با موفقيت تست شد. انرژي الکتريکي توليدي اين ژنراتور توسط يک خط انتقال سه فاز از لافن به نمايشگاه بينالمللي فرانکفورت در فاصله ۱۷۵کيلومتري منتقل ميشد. ولتاژ فاز به فاز ۹۵ ولت، جريان فاز ۱۴۰۰ آمپر و فرکانس نامي۴۰ هرتز بود. رتور اين ژنراتور که براي سرعت ۱۵۰ دور بر دقيقه طراحي شده بود، ۳۲ قطب داشت. قطر آن ۱۷۵۲ ميليمتر و طول موثر آن ۳۸۰ ميليمتر بود. جريان تحريک توسط يک ماشين جريان مستقيم تامين ميشد. استاتور آن ۹۶ شيار داشت که در هر شيار يک ميله مسي به قطر ۲۹ ميليمتر قرار ميگرفت. از آنجا که اثر پوستي تا آن زمان شناخته نشده بود، سيمپيچي استاتور متشکل از يک ميله براي هر قطب / فاز بود. بازده اين ژنراتور ۵/۹۶% بود که در مقايسه با تکنولوژي آن زمان بسيار عالي مينمود. طراحي و ساخت اين ژنراتور را چارلز براون انجام داد.در آغاز، اکثر ژنراتورهاي سنکرون براي اتصال به توربينهاي آبي طراحي ميشدند، اما بعد از ساخت توربينهاي بخار قدرتمند، نياز به توربوژنراتورهاي سازگار با سرعت بالا احساس شد. در پاسخ به اين نياز اولين توربورتور در يکي از زمينههاي مهم در بحث ژنراتورهاي سنکرون، سيستم عايقي است. مواد عايقي اوليه مورد استفاده مواد طبيعي مانند فيبرها، سلولز، ابريشم، کتان، پشم و ديگر الياف طبيعي بودند. همچنين رزينهاي طبيعي بدست آمده از گياهان و ترکيبات نفت خام براي ساخت مواد عايقي مورد استفاده قرارميگرفتند. در سال ۱۹۰۸تحقيقات روي عايقهاي مصنوعي توسط دکتر بايکلند آغاز شد. در طول جنگ جهاني اولي رزينهاي آسفالتي که بيتومن ناميده ميشدند، براي اولين بار همراه با قطعات ميکا جهت عايق شيار در سيمپيچهاي استاتور توربوژنراتورها مورد استفاده قرار گرفتند. اين قطعات در هر دو طرف، با کاغذ سلولز مرغوب احاطه ميشدند. در اين روش سيمپيچهاي استاتور ابتدا با نوارهاي سلولز و سپس با دو لايه نوار کتان پوشيده ميشدند. سيمپيچها در محفظهاي حرارت ميديدند و سپس تحت خلا قرار ميگرفتند. بعد از چند ساعت عايق خشک و متخلخل حاصل ميشد. سپس تحت خلا، حجم زيادي از قير داغ روي سيمپيچها ريخته ميشد. در ادامه محفظه با گاز نيتروژن خشک با فشار ۵۵۰ کيلو پاسکال پر و پس از چند ساعت گاز نيتروژن تخليه و سيمپيچها در دماي محيط خنکوسفت ميشدند اين فرآيند وي پيآي ناميده ميشد.
در اواخر دهه ۱۹۴۰ کمپاني جنرال الکتريک به منظور بهبود سيستم عايق سيمپيچي استاتور ترکيبات اپوکسي را برگزيد. در نتيجه اين تحقيقات، يک سيستم به اصطلاح رزين ريچ عرضه شد که در آن رزين در نوارها و يا وارنيش مورد استفاده بين لايهها قرار ميگرفت.در دهههاي۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰ همراه با افزايش ظرفيت ژنراتورها و در نتيجه افزايش استرسهاي حرارتي، تعداد خطاهاي عايقي به طرز چشمگيري افزايش يافت.پس از بررسي مشخص شد علت اکثر اين خطاها بروز پديده جدا شدن نوار يا ترک خوردن آن است. اين پديده به علت انبساط و انقباض ناهماهنگ هادي مسي و هسته آهني به وجود ميآمد. براي حل اين مشکل بعد از جنگ جهاني دوم محققان شرکت وستينگهاوس کار آزمايشگاهي را بر روي پلياسترهاي جديد آغاز کرده و سيستمي با نام تجاري ترمالاستيک عرضه کردند.نسل بعدي عايقها که در نيمه اول دهه ۱۹۵۰ مورد استفاده قرار گرفتند، کاغذهاي فايبرگلاس بودند. در ادامه در سال ۱۹۵۵يک نوع عايق مقاوم در برابر تخليه جزيي از ترکيب ۵۰ درصد رشتههاي فايبرگلاس و ۵۰ درصد رشتههايPETبدست آمد که روي هادي پوشانده ميشد و سپس با حرارت دادن در کورههاي مخصوص، PETذوب شده و روي فايبرگلاس را ميپوشاند. اين عايق بسته به نياز به صورت يک يا چند لايه مورد استفاده قرار ميگرفت. عايق مذکور با نام عموميپليگلاس و نام تجاري داگلاسوارد بازار شد.مهمترين استرسهاي وارد بر عايق استرسهاي حرارتي است. بنابراين سيستمهاي عايقي همواره در ارتباط تنگاتنگ با سيستمهاي خنکسازي بودهاند. خنکسازي در ژنراتورهاي اوليه توسط هوا انجام ميگرفت. بهترين نتيجه بدست آمده با اين روش خنکسازييک ژنراتورMVA۲۰۰با سرعتrpm۱۸۰۰بود که در سال ۱۹۳۲ در منطقه بروکلين نيويورک نصب شد. اما با افزايش ظرفيت ژنراتورها نياز به سيستم خنکسازي موثرتري احساس شد. ايده خنکسازي با هيدروژن اولين بار در سال ۱۹۱۵ توسط ماکس شولر مطرح شد. تلاش او براي ساخت چنين سيستمي از ۱۹۲۸ آغاز و در سال ۱۹۳۶ با ساخت اولين نمونه با سرعتrpm۳۶۰۰به نتيجه رسيد. در سال ۱۹۳۷ جنرال الکتريک اولين توربوژنراتور تجاري خنک شونده با هيدروژن را روانه بازار کرد. اين تکنولوژي در اروپا بعد از سال ۱۹۴۵ رايج شد. در دهههاي۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ روشهاي مختلف خنکسازي مستقيم مانند خنکسازي سيمپيچ استاتور با گاز، روغن و آب پا به عرصه ظهور گذاشتند تا آنجا که در اواسط دهه ۱۹۶۰ اغلب ژنراتورهاي بزرگ با آب خنک ميشدند. ظهور تکنولوژي خنکسازي مستقيم موجب افزايش ظرفيت ژنراتورها به ميزانMVA۱۵۰۰شد.
يکي از تحولات برجستهاي که در دهه ۱۹۶۰ به وقوع پيوست توليد اولين ماده ابررساناي تجارييعني نيوبيوم- تيتانيوم بود که در دهههاي بعدي بسيار مورد توجه قرار گرفت.تحولات دهه ۱۹۷۰در اين دهه تحول مهمي در فرآيند عايق کاري ژنراتور رخ داد. قبل از سال ۱۹۷۵ اغلب عايقها را توسط رزينهاي محلول در ترکيبات آلي فرار اشباع ميکردند.در اين فرآيند، ترکيبات مذکور تبخير و در جو منتشر ميشد. با توجه به وضع قوانين زيست محيطي و آغاز نهضت سبز در اوايل دهه ۱۹۷۰، محدوديتهاي شديدي بر ميزان انتشار اين مواد اعمال شد که حذف آنها را از اين فرآيند در پي داشت.در نتيجه استفاده از مواد سازگار با محيط زيست در توليد و تعمير ماشينهاي الکتريکي مورد توجه قرار گرفت. استفاده از رزينهاي با پايه آبييکي از اولين پيشنهاداتي بود که مطرح شد، اما يک راهحل جامعتر که امروزه نيز مرسوم است، کاربرد چسبهاي جامد بود. در همين راستا توليد نوارهاي ميکاي رزين ريچ بدون حلال نيز توسعه يافت.از ديگر پيشرفتهاي مهم اين دهه ظهور ژنراتورهاي ابررسانا بود. يک ماشين ابررسانا عموماًاز يک سيمپيچ ميدان ابررسانا و يک سيمپيچ آرميچر مسي تشکيل شده است. هسته رتور عموماً آهني نيست، چرا که آهن به دليل شدت بالاي ميدان توليدي توسط سيمپيچي ميدان اشباع ميشود. فقط در يوغ استاتور از آهن مغناطيسي استفاده ميشود تا به عنوان شيلد و همچنين منتقل کننده شار بين قطبها عمل کند. عدم استفاده از آهن، موجب کاهش راکتانس سنکرون (به حدود pu۵/۰- ۳/۰)در اين ماشينها شده که طبعاً موجب پايداري ديناميکي بهتر ميشود. همانطور که اشاره شد، اولين ماده ابررساناي تجاري نيوبيوم- تيتانيوم بود که تا دماي۵ درجه کلوين خاصيت ابررسانايي داشت. البته در دهههاي بعد پيشرفت اين صنعت به معرفي مواد ابررسانايي با دماي عملکرد ۱۱۰ درجه کلوين انجاميد. براين اساس مواد ابررسانا را به دو گروه دما پايين مانند نيوبيوم – تيتانيوم و دما بالا مانندBSCCO-۲۲۲۳تقسيم ميکنند. از اوايل دهه ۱۹۷۰ تحقيقات بر روي ژنراتورهاي ابررسانا با استفاده از هاديهاي دما پايين آغاز شد. در اين دهه کمپاني وستينگهاوس تحقيقات براي ساخت يک نمونه دوقطبي را با استفاده هاديهاي دماپايين آغاز کرد. نتيجه اين پروژه ساخت و تست يک ژنراتورMVA۵در سال ۱۹۷۲ بود.در سال ۱۹۷۰ کمپاني جنرال الکتريک ساخت يک ژنراتور ابررسانا را با استفاده از هاديهاي دماپايين، با هدف نصب در شبکه آغاز کرد.ساخت و تست اين ژنراتورMVA۲۰، دو قطب وrpm۳۶۰۰در سال ۱۹۷۹ به پايان رسيد. در اين ماشين از روش طراحي هسته هوايي بهره گرفته شده بود و سيمپيچ ميدان آن توسط هليم مايع خنک ميشد.
اين ژنراتور، بزرگترين ژنراتورابررسانايتست شده تا آن زمان (۱۹۷۹) بود.
در سال ۱۹۷۹ وستينگهاوس و اپري ساخت يک ژنراتور ابررسانايMVA۳۰۰را آغاز کردند. اين پروژه در سال ۱۹۸۳ به علت شرايط بازار جهاني با توافق طرفين لغو شد.
در همين زمينه کمپاني زيمنس ساخت ژنراتورهاي دماپايين را در اوايل دهه ۱۹۷۰ شروع کرد. در اين مدت يک نمونه رتور و يک نمونه استاتور با هسته آهني براي ژنراتورMVA۸۵۰با سرعتrpm۳۰۰۰ساخته شد، اما به دليل مشکلاتي تست عملکرد واقعي آن انجام نشد. در اين دهه آلستوم نيز طراحييک رتور ابررسانا براييک توربو ژنراتور سنکرون را آغاز کرد. اين رتور در يک ماشينMW۲۵۰به کار رفت.با توجه به اهميت خنکسازي در کارکرد مناسب ژنراتورهاي ابررسانا، همگام با توسعه اين صنعت، طرحهاي خنکسازي جديدي ارايه شد. در ۱۹۷۷ اقاي لاسکاريس يک سيستم خنکسازي دوفاز (مايع- گاز) براي ژنراتورهاي ابررسانا ارايه کرد. در اين طرح بخشي از سيمپيچ در هليم مايع قرار ميگرفت و با جوشش هليم دردماي۲/۴کلوين خنک ميشد. جداسازي مايع ازگاز توسط نيروي گريز از مرکز ناشي از چرخش رتور صورت ميگرفت.
جمعبندي تحولات دهه ۱۹۷۰تمرکز اکثر تحقيقات بر روي کاربرد مواد ابررسانا در ژنراتورها بوده است.
1) استفاده از روشهاي کامپيوتري براي تحليل و طراحي ماشينهاي الکتريکي آغاز شد.
2) حلالها از سيستمهاي عايق کاري حذف شدند و تکنولوژي رزين ريچ بدون حلال ارايه شد.
تحولات دهه ۱۹۸۰در اين دهه نيز همچون دهههاي گذشته سيستمهاي عايقي از زمينههاي مهم تحقيقاتي بوده است. در اين دهه آلستوم يک فرمول جديد اپوکسي بدون حلال کلاس Fدر ترکيب با گلاس فابريک و نوع خاصي از کاغذ ميکا با نام تجاري دورتناکس را ارايه داد. اين سيستم عايق کاري داراي استحکام مکانيکي بيشتر، استقامت عايقي بالاتر، تلفات ديالکتريک پايينتر و مقاومت حرارتي کمتري نسبت به نمونههايقبليبود. در ادامه کار بر روي پروژههاي ابررسانا، در سال ۱۹۸۸ سازمان توسعه تکنولوژي صنعتي و انرژيهاي نو ژاپن پروژه ملي۱۲ ساله سوپر جيام را آغاز کرد که نتيجه آن در دهههاي بعدي به ثمر رسيد.
سيستمهاي خنکسازي ژنراتورهاي ابررسانا هنوز در حال پيشرفت بودند. در اين زمينه ميتوان به ارايه طرح سيستم خنکسازي تحت فشار توسط انستيتو جايري ژاپن اشاره کرد. اين طرح که در سال ۱۹۸۵ ارايه شد داراييک مبدل حرارتي پيشرفته و يک مايعساز هليم با ظرفيت ۳۵۰ ليتر بر ثانيه بود.
در اين مقطع شاهد تحقيقاتي در زمينه مواد آهنرباي دائم بوديم. استفاده از آهنرباهاي نئوديميوم – آهن- بورون در اين دهه تحول عظيمي در ساخت ماشينهاي آهنرباي دائم ايجاد کرد. مهمترين خصوصيت آهنرباهاي نئوديميوم- آهن- بورون انرژي مغناطيسي (BHmax) بالاي آنهاست که سبب مي شود قيمت هر واحد انرژي مغناطيسي کاهش يابد. علاوه بر اين، انرژي زياد توليدي امکان به کارگيري آهنرباهاي کوچکتر را نيز فراهم ميکند، بنابراين اندازه ساير اجزا ماشين از قبيل قطعات آهن و سيمپيچي نيز کاهش مييابد و در نتيجه ممکن است هزينه کل کمتر شود. شايان ذکر است حجم بالايي از تحقيقات انجام شده اين دهه در زمينه ژنراتورهاي بدون جاروبک و خودتحريکه براي کاربردهاي خاص بوده که به علت عموميت نيافتن در صنعت ژنراتورهاي نيروگاهي از شرح آنها صرفنظر مي شود.جمعبندي تحولات دهه ۱۹۸۰با بررسي مقالاتIEEEاين دهه (۴۱ مقاله) در موضوعات مختلف مرتبط با ژنراتور سنکرون به نتايج زير ميرسيم:
تمرکز موضوعي مقالات در شکل نشان داده شده است.
1) روشهاي قبلي عايق کاري به منظور کاهش مقاومت حرارتي عايق بهبود يافت.
2) مطالعات وسيعي روي ژنراتورهاي سنکرون بدون جاروبک بدون تحريک صورت گرفت.
3)فعاليت روي پروژههاي ژنراتورهاي ابررساناي آغاز شده در دهه قبل ادامه يافت.
4) سيستمهاي خنکسازي جديدي براي ژنراتورهاي ابررسانا ارايه شد.
5) روش اجزاي محدود در طراحي و تحليل ژنراتورهاي سنکرون خصوصاً ژنراتورهاي آهنرباي دائم به شکل گستردهاي مورد استفاده قرار گرفت.
فهرست مطالب تحقیق مدلسازي ديناميکي يکسوساز شش پالسه تريستوري
چکیده 1
فصلپلااول: مقدمه
(1-1)ماشين پله ايسنکرون 2
(1-2)معادلات ومحاسبات ااوليه ماشين سنکرون. 6
(1-2-1)مدارهاي تزويج شده با نشتي–سيستم مغناطيسي خطي : 8
(1-2-2)مدارهاي تزويج شده بدون نشتي–سيستم مغناطيسي خطي: 11
(1-3)معادلات ولتاژماشين سنكرون. 13
(1-3-1)معادلات پارك به شكل كاربردي.. 14
(1-4) سيستم تحريک استاتيک ژنراتورسنکرون. 15
(1-4-1)سيستم تحريک استاتيک… 17
(1-4-2) مشخصه سيستم تحريك استاتيك… 20
(1-4-3) پاسخ به كاهشپلهايولتاژ. 21
(1-4-4) نتخاب سيستم تحريک ژنراتور. 21
(1-4-5)توان خروجي سيستم تحريک… 22
(1-4-6)ولتاژنامي سيستم تحريک… 22
(1-4-7) سقف ولتاژتحريک… 22
(1-5) عايق سيمپيچ تحريک… 22
(1-6) ساختمان کليت نظيم تحريک… 23
(1-7) انواع اكسايتر: 24
فصل دوم
(2-1)يکسوساز (رکتيفاير ) 37
(2-2) اصول عملکردتريستورGTO.. 38
(2-3)اصول عمليات ترانزيستورGTO.. 39
(2-3-1)تريستورGTOهدايت معکوس… 41
(2-4) کاربردهايتريستورGTO.. 42
فصل سوم
(3-1)يکسوسازششپال سه تريستوري.. 45
(3-2) هارمونيک هاي يکسوسازتريستوري.. 46
(3-3)طيف وشکلم وجيک سوسازتريستور. 48
(3-4) dcشکن (موج) 51
فصل چهارم
(4-1) شبیه سازی 52
(4-2)مراحل اجراي فايل شبيه سازي : 52
(4-2-1) نتايج حاصل ازشبيه سازي سيستم براي حالت شماره 1. 58
(4-2-2) نتايج حاصل ازشبيه سازي سيستم براي حالت شماره 2. 66پ
(4-2-3)نتايج حاصل ازشبيه سازي سيستم براي حالت 0.شماره 3. 75
فصل پنجم
(5-1) نتیجه گیری 85
مقاله 86
پیشنهادات 88
منابع 89
چکیده انگلیسی 91
فهرست جدول ها
جدول (2-1) کاربرد يکسوساز براساس ويژگيها 38
فهرست شکل ها
شكل (1-1) مدار مغناطيسي هسته 7
شکل (1-2) مدار معادل با سيم پيچ L به عنوان مرجع 10
شكل (1-3) ماشين سنكرون سه فاز دو قطب 13
شکل (4-1) سيستم تحريک از نوع ژنراتور DC 15
شکل (1-5) تعيين پاسخ نامي سيستم تحريک 17
شکل (1-6) سيستم تحريک استاتيک 18
شکل (1-7) سيستم تحريک استاتيکي 19
شكل (1-8) ولتاژ خروجي پل يكسو ساز 20
شكل (1-9) پاسخ سيستم تحريك استاتيك 21
شکل(1-10) اکسايتر بارئوستاي تحت کنترل 24
شکل(1-11) اکسايتر باتحريک سرخودورگولاتورسيلوراستات 25
شکل(1-12) اکسايتر اصلي با سيستم تحريک از طريق پايلوت ( PILOT)………..26
شکل(1-13) سيستم کنترل ميدان تحريک با ژنراتور DC کموتاتور دار 27
شکل(1-14) کنترل ميدان تحريک به وسيله اکسايتر با ژنراتور DCکموتاتور دار 28
شکل(1-15) سيستم کنترل ميدان تحريک به وسيله اکسايتر با يکسو کننده آلترناتوري 29
شکل(1-16) سيستم آلترناتور با يكسوكننده 30
شکل (1-17) سيستم کنترل ميدان تحريک با سيستم اکسايتر با يکسو کننده هاي مرکب 32
شکل(1-18) سيستم کنترل ميدان تحريک با استفاده از ترکيبي از اکسايتر با يکسو کننده مرکب 33
شکل (1-19) سيستم کنترل ميدان تحريک با استفاده از اکسايتر و يکسو کننده تغذيه ولتاژي 34
شکل(1-20) ساختمان AVR بدون زغال و جاروبک 35
شکل (2-1) مکان قرارگيري يکسوساز 37
شکل (2-2) واحد پايه (مبنا)تریستور 39
شکل (2-3) مدار معادل (برابر) مدل دو ترانزيستور 39
شکل (2-4)ساختار تريستور GTOکوتاه آند 41
شکل (2-5) تريستور GTO هدايت معکوس 42
شکل (2-6) مدار اصلي سيستم مبدل/برشگر PWM 43
شکل (3-1)يکسوساز شش تريستوري 45
شکل (3-2)تغييرات هارمونيک جريان بر اساس مرتبه هارمونيک 47
شکل (3-3) اندازهگيري مقادير هارمونيک را که براي بعضي از کاربردها 47
شکل (3-4) شکل موج هارمونيک براي چند نوع يکسوساز 49
شکل (3-5) شکل موج هارمونيک براي چند نوع يکسوساز 50
شکل (3-6) جريان ورودي UPS و خروجي دستگاه يکسوساز 50
شکل (4-1) مدل شبيه سازي شده براي سيستم يکسوساز سه فاز 6 تريستوري 55
شکل (4-2) مدل شبيه سازي شده براي سيستم تحريک ژنراتور سنکرون 56
شکل (4-3) مدل شبيه سازي شده براي سيستم ژنراتور سنکرون به همراه بارهاي متصل به خروجي 57
شکل (4-4) ولتاژ خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 پالسه تريستوري براي مدت زمان يک ثانيه 58
شکل (4-5) جريان خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 پالسه تريستوري براي مدت زمان يک ثانيه 59
شکل (4-6) هارمونيک ولتاژ خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 پالسه تريستوري براي زمان يک ثانيه 60
شکل (4-7) هارمونيک جريان خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 پالسه تريستوري برايزمان يک ثانيه 62
شکل (4-8) ولتاژ ورودي سه فاز يکسوساز 6 تريستوري براي مدت زمان يک ثانيه 62
شکل (4-9) ولتاژ خروجي (پريونيت) سيستم تحريک ژنراتور سنکرون براي زمان يک ثانيه 63
شکل (4-10) جريان خروجي (پريونيت) سيستم تحريک ژنراتور سنکرون براي مدت زمان يک ثانيه 64
شکل (4-11) هارمونيک ولتاژ تکفازخروجي بر حسب پريونيت ژنراتور سنکرون براي زمان يک ثانيه 65
شکل (4-12) هارمونيک جريان تکفازخروجي بر حسب پريونيت ژنراتور سنکرون براي زمان يک ثانيه 66
شکل (4-13) ولتاژ خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 تريستوري براي زمان يک ثانيه 67
شکل (4-14) جريان خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 پاسه تريستوري براي زمان يک ثانيه 68
شکل (4-15) هارمونيک ولتاژ خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 پاسه تريستوري براي زمان يک ثانيه 69
شکل (4-16) هارمونيک جريان خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 تريستوري براي زمان يک ثانيه 70
شکل(4-17) ولتاژ ورودي سه فاز يکسوساز 6 پالسه تريستوري براي زمان يک ثانيه 71
شکل (4-18) ولتاژ خروجي (پريونيت) سيستم تحريک ژنراتور سنکرون براي زمان يک ثانيه 72
شکل (4-19) جريان خروجي (پريونيت) سيستم تحريک ژنراتور سنکرون براي زمان يک ثانيه 73
شکل (4-20) هارمونيک ولتاژ تکفازخروجي بر حسب پريونيت ژنراتور سنکرون براي زمان يک ثانيه 74
شکل (4-21) هارمونيک جريان تکفازخروجي بر حسب پريونيت ژنراتور سنکرون براي زمان يک ثانيه 75
شکل (4-22) ولتاژ خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 تريستوري براي زمان يک ثانيه 76
شکل (4-23) جريان خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 تريستوري براي زمان يک ثانيه 77
شکل (4-24) هارمونيک ولتاژ خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 تريستوري براي زمان يک ثانيه 78
شکل (4-25) هارمونيک جريان خروجي بار اهمي – سلفي يکسوساز 6 تريستوري براي زمان يک ثانيه 79
شکل (4-26) ولتاژ ورودي سه فاز يکسوساز 6 تريستوري براي زمان يک ثانيه 80
شکل (4-27) ولتاژ خروجي (پريونيت) سيستم تحريک ژنراتور سنکرون براي زمان يک ثانيه 81
شکل (4-28) جريان خروجي (پريونيت) سيستم تحريک ژنراتور سنکرون براي زمان يک ثانيه 82
شکل (4-29) هارمونيک ولتاژ تکفازخروجي بر حسب پريونيت ژنراتور سنکرون براي زمان يک ثانيه 83
شکل (4-30) هارمونيک جريان تکفازخروجي بر حسب پريونيت ژنراتور سنکرون براي زمان يک ثانيه 84
راهنمای خرید و دانلود فایل
برای پرداخت، از کلیه کارتهای عضو شتاب میتوانید استفاده نمائید.
بعد از پرداخت آنلاین لینک دانلود فعال و نمایش داده میشود ، همچنین یک نسخه از فایل همان لحظه به ایمیل شما ارسال میگردد.
در صورت بروز هر مشکلی،میتوانید از طریق تماس با ما پیغام بگذارید و یا در تلگرام با ما در تماس باشید، تا شکایت شما مورد بررسی قرار گیرد.
برای دانلود فایل روی دکمه خرید و دانلود کلیک نمایید.
ديدگاه ها